2777
2789
عنوان

چهار روز رفتم سفر همش با شوهرم دعوا داشتم

| مشاهده متن کامل بحث + 3395 بازدید | 110 پست

خواهرم!

ببین

من تاپیک هات رو نگاه کردم

شما همسرتون مورد پسندتون نیس

بسختی و طبق شرایط خاص، مجبور شدین باهاش بمونین و الانم همچنان بعد این همه سال، هنوزم حس تون نسبت بهش عوض نشده و نمیخواینش


دوس دارم از نزدیک باهات حرف بزنم اما متاسفانه مجازیه و نمیشه.....


این مرو، الان همسر شماست..... وقتش نرسیده که با همه کاستی هاش، اونو بپذیرین؟

و به خودتون بخاطر خودتووون، بقبولونین که زندگیتون باید با این مرد سپری بشه

شما الان دو سه ساله که در اندوه این همسر هستین و نتونستین قبول کنین همسرتون این ویژگی ها رو داره و زندگی تون تلخ شده.... بنظرم وقتش رسیده که بپذیرین و شکایت نکنین از اوضاع همسرتون و خداروشکر کنین و بخاطر ادامه زندگی خودتون، طرز فکرتون رو مثبت کنین... نمیخواد به کاستی های شوهرت نگاه کنی.... نمیگمم به خوبی هاش نگاه کن... اصلا کاری با همسرتون ندارم.... بخاطر خودتون میگم، بخاطر لذت بردن خودتون از زندگی میگم.... دیدگاهتونو عوض کنین...یه جور دیگه و از زاویه دیگه نگاه کنین.... فکر کن به حرف هام!


برا سلامتی فرزند دلبندم که تیکه ای از وجودم هست،دعا کنین...خدا حاجت دل همتونو بده و زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.لطفا نپرسین بیماریش چیه..آبان۱۴۰۱■□●○به امید روزی که بیام بگم بچه م شفا گرفت. دعا کنین، با امید به خدا دعا کنین.و اما.....•●○●• خداروشکر بچه م کامل نه اما حدود ۹۰ درصد بهبود یافته به امید صددرصد...آذر۱۴۰۳.... •●○●• دی و بهمن۱۴۰۳ بیماری جگر گوشه‌م دوباره شدت گرفت و نمیدونم تا کی میخواد همین منوال بمونه.التماسدعا•●○●•۲۵ مرداد۱۴۰۴ و من همچنان درگیر بیماری فرزندم هستم تابستانها شدتش کم میشه اما همچنان دارش. برام دعا کنین بتونم درست برخورد کنم..یا حضرت زهرا خودت به دادم برس

یه چیز دیگه!


یه لحظه، فقط یه لحظه خودتونو بذارین جای همسرتون...

همسرتون قطعا خودش میدونه که چ نقایصی داره

شاید ذاتیه مشکلاتش

و یا مصائب سختی تحمل کرده و اینجور شده با گذر زمان

و خودش شاید رنج ببره از این اوضاع

هر چیه، ایشون مرد هست.... غرور مردانه قطعا داره....

بعد ببینه شریک زندگیش نقایص ش رو فهمیده و مدام داره بهش میگه.... کسی که میتونست مایه ی آسایش و آرامشش بشه، مدام داره خورد و تیکه ش میکنه و عیب هاش رو به روش میاره، عیب هایی که خودش هیچ کاری براشون نمیتونه کنه... در حد توانش نیسسسسس برطرفشون کنه و مجبوووره اینجور پیش بره

آخه چیکار کنه؟


وقتی این عیب ها رو بهش میگین چیکار میکنه؟ چند بار بهش گفتین؟؟؟ هربار چیکار کرده؟؟؟؟ سکوت کرده؟؟ یا بهت بد و بیراه گفته ک حق نداری مشکلات و نقایص درونیم رو بکوبی تو سرم؟؟؟

یه بار گفتین؟ دوبار بهش مشکلاتشو گفتین؟ سه بار؟ چهار بار؟؟ چندبار بهش گفتین؟ چیکارا کرده؟ 

خودتونو بذارین جاش که مشکلاتی درونی دارین و خودتون ازش اطلاع دارین و بعد شریک زندگیتون مدااام بکوبه تو سرتون.... چقد طاقت میکنین باهاش؟؟ چقدر میتونین چیزی نگین؟؟ چقد میتونین؟؟؟؟

عزیزم... یکم فکر کن!

برا سلامتی فرزند دلبندم که تیکه ای از وجودم هست،دعا کنین...خدا حاجت دل همتونو بده و زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.لطفا نپرسین بیماریش چیه..آبان۱۴۰۱■□●○به امید روزی که بیام بگم بچه م شفا گرفت. دعا کنین، با امید به خدا دعا کنین.و اما.....•●○●• خداروشکر بچه م کامل نه اما حدود ۹۰ درصد بهبود یافته به امید صددرصد...آذر۱۴۰۳.... •●○●• دی و بهمن۱۴۰۳ بیماری جگر گوشه‌م دوباره شدت گرفت و نمیدونم تا کی میخواد همین منوال بمونه.التماسدعا•●○●•۲۵ مرداد۱۴۰۴ و من همچنان درگیر بیماری فرزندم هستم تابستانها شدتش کم میشه اما همچنان دارش. برام دعا کنین بتونم درست برخورد کنم..یا حضرت زهرا خودت به دادم برس

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

و


حالا شوهرتون این مشکل رو دارن!

اصلا دوس ندارم بگم بطور مقایسه ای فکر کن ک فلانی و بهمانی چطورن و....

خودتونو تصور کن

۱.شوهر شما میتونست یه آدم مهربون و بدون مشکلات بالا باشه

۲. شوهر شما ممکن بود کمی پرخاشگر باشه اما در کل خوب باشه

۳. شوهر شما میتونست بد اخلاق باشه و یا وقتایی برلتون نذاره ک باهاش حرف بزنین و درد و دل کنین

۴. شوهر شما میتونست دست بزن داشته باشه و اجازه هر کاری رو بهتون نده

۵. شوهر شما میتونست همه چیش خوب باشه فقط کمی معتاد باشه

و هزاران مورد دیگه

اینو بدون شوهر شما هر جوری بود و هست و.... مطمئن باش صددرصد همونی نمیبود ک شما میخواستین


من زن و شوهر میسناسم، مرد کمی تند و بداخلاق.... زن ش رو تو فامیل ممکنه ضایع کنه و یا صداسو روش بلند کنه تو جمع، اما این زنه اینقده صبور و با وقار هست سکوت میکنه وقتی تو جمع سوهرش ضایع ش کنه،اماا  هممه ازشون حساب میکشن هم از زنه و هم از این مرد ک چنین زنی داره...

و مرد خودش متوجه شده ک رفتاراش اشتباهه


این زن تونست بسازه این مرد و من الان میبینم این خانواده رو تو اجتماع که چقدررر حساب میبرن ازشون

چقدر بچه هاشون باادب و متین بزرگ شدن و ازدواج کردن و مردم باز احترام بچه هاشونو خیلی میذارن


ببین یه زن، چقد میتونه انواع مشکلات و سختی ها رو تحمل کنه و مدیریت کنه که چنین جا بیفتن تو جامعه... این زن رو بهش میگن زن عاقل و باسیاست...



برا سلامتی فرزند دلبندم که تیکه ای از وجودم هست،دعا کنین...خدا حاجت دل همتونو بده و زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.لطفا نپرسین بیماریش چیه..آبان۱۴۰۱■□●○به امید روزی که بیام بگم بچه م شفا گرفت. دعا کنین، با امید به خدا دعا کنین.و اما.....•●○●• خداروشکر بچه م کامل نه اما حدود ۹۰ درصد بهبود یافته به امید صددرصد...آذر۱۴۰۳.... •●○●• دی و بهمن۱۴۰۳ بیماری جگر گوشه‌م دوباره شدت گرفت و نمیدونم تا کی میخواد همین منوال بمونه.التماسدعا•●○●•۲۵ مرداد۱۴۰۴ و من همچنان درگیر بیماری فرزندم هستم تابستانها شدتش کم میشه اما همچنان دارش. برام دعا کنین بتونم درست برخورد کنم..یا حضرت زهرا خودت به دادم برس

و مطلب آخر

دور از شما، دور از شماااا

اگه مشکل مادری رو داشتین ک بچه بیمار داشت اما شوهر خوب داشت

و یا شوهر بیمار داشت و بایست پرستاریش رو میکردین

و یا اگه بهتون بگن هیچوقت نمیتونین بچه دار بشین و بعد شوهرتون تو سرتون غر میزد 

و هزاران مشکلات دیگه....


عزیزم قدر بدون... قسم میخورم زندگیتون جای شکر داره

فقط کافیه شما کوتاه بیاین و با سیاست پیش برین و ارزش شوهرتون  پیشش حفظ کنین و اونو خورد نکنین

اون مرد هست.... شاید پیش خدا عزیزه... و عزیزتر از هر کسی.... شاید این مرد، در حضور خدا عزت و احترامی داره و توهین بهش، عواقب داره.....

عزیطم مراقب خودت بلش

 و برام دعا کن

و برا سلامتی فرزندم دعا کن

برا سلامتی فرزند دلبندم که تیکه ای از وجودم هست،دعا کنین...خدا حاجت دل همتونو بده و زندگی سرشار از آرامش داشته باشین.لطفا نپرسین بیماریش چیه..آبان۱۴۰۱■□●○به امید روزی که بیام بگم بچه م شفا گرفت. دعا کنین، با امید به خدا دعا کنین.و اما.....•●○●• خداروشکر بچه م کامل نه اما حدود ۹۰ درصد بهبود یافته به امید صددرصد...آذر۱۴۰۳.... •●○●• دی و بهمن۱۴۰۳ بیماری جگر گوشه‌م دوباره شدت گرفت و نمیدونم تا کی میخواد همین منوال بمونه.التماسدعا•●○●•۲۵ مرداد۱۴۰۴ و من همچنان درگیر بیماری فرزندم هستم تابستانها شدتش کم میشه اما همچنان دارش. برام دعا کنین بتونم درست برخورد کنم..یا حضرت زهرا خودت به دادم برس

چرا من دیدم... دامنه‌ی اطرافیانت خیلی محدوده...تازه خود من معتقدم آی کیو که بالا باشه، معمولا ای‌کیو ...

كم پيش مياد هر دو با هم بالا باشه، اصولا اي كيو بالا از اطراف يكم دورت ميكنه و اي كيو مياد پايين

ذهن نميتونه چند بعدي قوي عمل كنه

كم پيش مياد هر دو با هم بالا باشه، اصولا اي كيو بالا از اطراف يكم دورت ميكنه و اي كيو مياد پايينذهن ...

هیچ موافق نیستم.


دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792