یکی از نزدیکترین دوستام لکنت داشت مجرد بود
با یکی خیلی دوس بودن
بعد ۵سال اومد خواستگاری و مامان پسره گفت نه، برا پسرشون زن گرفتن و زود دختر دار شدن..
پسره معتاد شد شدید، چندبار تا طلاق رفتن
اساسی بزن و بکوب و دعوا..
دوستمم با بهترین مرد ازدواج کرد
یه پسر اورد
بهد ازدواج لکنتش کامل برطرف شد
خانواده شوهرش رو سرشون میذارنش
اینم خیلی کمک حالشونه و همراهه با اونا..
پسره بعد چندسال ب خواهر دوستمپیام داد ک میخوام خواهرتو ببینم
گفت شوهر کرده و تموم کن وگرنه میام جلو درتون ب پدرت میگم و فلان
پسره گریه گریه که پشیمونم😭😢😪