قَالَتۡ رُسُلُهُمۡ أَفِي ٱللَّهِ شَكࣱّ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَدۡعُوكُمۡ لِيَغۡفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرَكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلࣲ مُّسَمࣰّىۚ قَالُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرࣱ مِّثۡلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتُونَا بِسُلۡطَٰنࣲ مُّبِينࣲ
پيامبران آنها گفتند:آيا در مورد خدا شكّىّ داريد؟ [او]كه پديد آورندۀ آسمان ها و زمين است [كه] شما را مىخواند تا گناهانتان را بيامرزد و [سپس] شما را تا مدت معينى [در دنيا] مهلت دهد؟ گفتند:[اى پيامبران، ] شما جز بشرى همانند ما نيستيد كه مىخواهيد ما را از آنچه پدرانمان مىپرستيدند، باز داريد؛ پس براى ما برهان روشنى [غير از آنچه آورده ايد] بياوريد
لتوحید ـ به نقل از هِشام بن حَکم، در داستان ابو شاکر دَیصانی که از وی خواست برایش از امام صادق(ع) اجازه ملاقات بگیرد ـ: پس برایش اجازه گرفتم. وارد شد و گفت: اجازه می دهی که بپرسم؟ امام صادق(ع) فرمود: «در باره هر آنچه می خواهی، بپرس».
پرسید: چه دلیلی است بر این که تو را سازنده ای است؟
امام(ع) فرمود: «من خویشتن را از دو حال، خارج نیافتم: یا خودم خویشتن را ساخته ام، یا دیگری مرا ساخته است. اگر خودم سازنده خودم بوده ام، باز از دو حال خارج نیست: یا بوده ام و خودم را آفریده ام، یا نبوده ام و خود را آفریده ام. اگر بوده ام و خود را آفریده ام، با بودنم، دیگر نیازی به آفریدنم نبوده است، و اگر نبوده ام، تو خود می دانی که معدوم، چیزی را ایجاد نمی کند. پس، شقّ سومی ثابت شد و آن، این است که مرا سازنده ای است و آن، خداوند، پروردگار جهانیان است».
ابو شاکر برخاست و جوابی نداد.
[۱]. التوحید: ص ۲۹۰ ح ۱۰، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۵، ص ۲۳۸
احتمالا میدم این نوع دیگری از حدیث باشه که هر دو نوع بسیار قشنگ و زیباست
مردی به اسم ابوشاکر دیصانی که منکر خدا بود اومد پیش امام صادق علیهالسلام
گفت منو به سمت خدا هدایت کن دلیل بیار که چه دلیلی داره که خدا هست همونجا یه طفلی داشت با تخم مرغ بازی میکرد امام صادق علیهالسلام این تخم مرغ رو از بچه گرفتن و به ابوشاکر نشون دادن و گفتن نگاه کن این تخم مرغ پشتش یه حصار قوی و محکمی وجود داره اما داخل اون یه پوسته نازک و لطیفه داخل این تخم مرغ ماده سفید رنگ سیالی وجود داره و داخل اون ماده سفید رنگ یه زرده هست اما نه سفیده با زرده قاطی میشه نه زرده با سفیده مخلوط میشه تخم مرغ با همین کیفیت ساخته شده که نه چیزی داخل اون میشه و نه چیزی از اون بیرون میاد و منو تو میدونیم موجود داخل تخم مرغ یا نر هست یا ماده و وقتی که زمانش رسید و شرایط خاص مهیا شد و اون حرارت و گرما به میزان لازم به این تخم مرغ رسید پوسته این تخم مرغ میشکنه و یه جوجه مثلا طاووس ازین بیرون میاد که پر هاش جوری رنگ آمیزی شده که هیچ نقاشی تو دنیا نمیتونه اونو اونطور نقاشی کنه ای ابوشاکر فکر میکنی برای به وجود اومدن این تخم مرغ یه خالق حکیم و مدبری نیازه و یا اینکه تصادفی خودش به وجود اومده ابوشاکر که عمری بی دین بود و خدا رو قبول نداشت سرشو انداخت پایین یه چند دقیقه فکر کرد و گفت اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد و ان محمد عبده و رسوله و انک امام و حجة من الله علی خلقه شهادت میدهم خدای یگانه پروردگار من است محمد(ص) پیغمبرم و شما امام و خلیفه خدا روی زمین هستی و گفت و انا تائب مما کنت فیه و من توبه میکنم ازون مسیر باطلی که یه عمر توش گذروندم
احتجاج طبرسی صفحه 171
و در اخر یسری چیزا بدیهی هستن و با علم ثابت نمیشن با علم نمیشه ثابت کرد این گوشیو کسی ساخته ولی بدیهی عقل میگه این گوشی همینجوری درست نشده و
این بدیهی عقله وقتی میبینی همچی تو جهان منظم جای خودشو داره چه طلوع روز و دوباره برگشت شب که هیچ وقت جاشون عوض نمیشه و خیلی چیزهای دیگه که فقط دیدن و نظمش باعث میشه بفهمی یه خالقی پشتش هست اگه این همینجوری میومد که همچین نظمی نداشت پس یکی که بر همچیز قادر این رو افریده و چنین نظمی بهش داد