نه نمیتونم
این کارا رو کردم بیشتر ساعت های روز و باهم حرف می‌زنیم چون غیر از من رفیقی نداره همه تلاشمو کردم احساس تنهایی نکنه و بگم من پشتت هستم رمان های طنز فرستادم کلیپ های طنز و اینا ولی همش وقتی یهو یه حرفی میشنوه از کسی بهم می‌ریزه
امروزم دوباره حرف شنیده بود
دهن مردم خب نمیشه بست این حالا حالاها حرف میشنوه
عصبانی میشه اینکه تو که تنها رفیقشی طردش نکنی حداقل پیش تو بهش خوشبگذره خیلی خوبه روانشم بهتر میشه
هر وقت اینجور حرفا بهت زد اومد دردل کنه حق به اون بده
همایتش کن بهش بگو بابا بخیال ارزش ندارن خودتو ناراحت کنی خودتون با یچز دیگه سر گرم کنید بحث دیگه ای باز کن
مامانش و خواهرش بیشتر عذابش میدن
منم واقعا می‌شنوم حرفاشو سعی میکنم که بهش امید بدم میگم مهم نیست چی میگن تو خودت باش و راستش تشویقم برای درس خوندنش برای اینه که خودشو دوز کنه از جو خونشون و بهونه های مادرشو کم کنه و مهم ترینش اینه که بعد از تموم شدن درساش حداقل بتونه کار درست حسابی پیدا کنه که دور شه و اعصابش آروم تر باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
17 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
