سلام مادر بزرگم یک ماه و نیم هست که فوت شده
دیشب تو خواب دیدم رفتم خونشون و تو خونشون بود باورم نمیشد و بهش گفتم عزیز جون تو اینجایی گفت تو میتونی منو ببینی مگه گفتم آره بعدش بغلش کردم و سرمو بوسید و سرمو گذاشتم رو پاش و از ته دلم گریه میکردم و میگفتم من خیلی بدبختم