یعنی ریدم تو دهنشون عوضیا زبون دراز
از بلوجستان اومدن شهر ما هی المتتاسس بیا فالت بگیرم
اینا سی ت دادم گرفتم همش چرت پرت بعد چندتا نشسته بودن مث جن ددد ها به مردم میکن مردا بیا فا. ل اتو بگیرم یانا ب یکیش بحثم شد گفتم چرا
دروغ میکن هی الکیه پرو برگشته میکه دلمون میخواد
دروغ بگیم به شما چه به من گفت زبون درازی نکن
وو گفتم گمش بابا اشغال دروغگو
کاش یکی به پلیس زنگ میزد تاجمشون کنن