2777
2789

غروب خواهرشوهرم اومد یه سر فروشگاه پیشمون 

حرف از همسایه های قدیمیشون افتاد 

گفت ارههه فلانی انقدر دختر خوبی بوددددد خوشگل بوووود باسوااااد بود اما حیف شد شوهرت قبول نکرد چند سال پیش بگیرمش براش 

خیلی دختره حیف شد خیلیییی خوب بوووود

منم مثل خنگا خندیدم فقط😂😑

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

باید میگفتی اره والا اون بهش میاد دختر صبوری باشه میتونست بهتر خاندان شمارو تحمل کنه

🚫🚫🚫کسایی ک نظر مخالف من دارن تحت هیچ شرایطی ، تاکید می‌کنم تحت هیچ شرایطی کامنت من رو رپیلای نزنن‌ و در تایپک های من شرکت نکنن چون نظرشون رو نه میخونم نه جواب میدم

میگفتی خب داداشتون حتما میدونسته جواب دختره منفیه خودشو سنگ رو یخ نکرده. منم اگه شما رو میشناختم زن داداشت نمیشدم😏

بعضیا خیلی احمقن، حتی اگر شوخی هم باشه واقعا شوخی احمقانه ایه

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

بگو اگه با اون ازدواج میکرد دوباره افسوس منو میخوردین 

در دل هر سیبی دانه ها محدودند در دل هر دانه سیبها نامحدود ،روزگاریست عجیب دانه باشیم نه سیب                                           طرف عینک نمیزد که نگن عینکیه جلوی پاشو ندید و خورد زمین از فردا بهش گفتن چلاق .... واسه ی خودتون زندگی کنین 🌱🌱🌱
بگو اگه با اون ازدواج میکرد دوباره افسوس منو میخوردین

ن خب اون موقع منو نمیشناختن 

همسرم خودش منو پبدا کرد گفت بیاید برام خواستگاری اینو میخوام 

خواهرشوهرمم وقتی فهمید بهش گفته بود نگیر اینو با تو دوست شده معلوم نیست قبلا هم با چند نفر دیگه دوست بوده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز