2777
2789

من نمیدونم چرا زورم میاد واسه مهمون خودمو بزحمت بندازم منظورم این نیست کم خرج کنما منظورم تزیینات و سفره ارایی وقت گیر

یا اشپزی زیاد

مثلا ترجیح میدم بجای پخت و پز یه برنج و جوجه و کباب باشه

یا ماهی ک راحت

واسه مخلفاتم مثلا ترشی و ماست خیار اینا

اصلا دوست ندارم خیلی استرس بدم بخودم و خیلی از نفس بیفتم ک چی بشه اخه... 

نمیدونم شاید بخاطر اینه ک بچه هام پشت هم اومدن و خیلی کوچیک بودن میدونم ممکنه وقت کم بیارم به هرحال بنظرتون کدومش درسته

اهمیت بدی. یا اهمیت ندی

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من خیلی اهمیت میدم همیشه پیش غذا دارم سوپ پایه ثابته سالاد و ماست خیار دونوع میزارم نوشیدنی چندین تا میخرم غذا اصلی هم دونوع میزارم چه بسا سه نوع هم شده دسر هم حتما دو مدل

بستگی به طرف داره برام هر جور سفره بچینه من میچینم

لایک نکنیدلطفا🙏 درخواست دوستی رد میکنم👍مخالف نظرم ریپ نکن بحث ندارم 👍کاربر  قبل سال ۹۸ ام ولی تعلیقی 👈این جمله خیلی قشنگه 👈کاش آدم ها مثل زنبور عسل بعد از هر نیش زدن میمردن💔دوستان وقتی بابام رحمت خدا رفت فهمیدم باردارم کل زمان بارداری داغدار بودم و داغون میشه دعا کنید تو دلیم سالم باشه 😔خدایا روح بابام در آرامش باشه 🙏😭 اگه دوست داشتید براش صلوات بفرستید ممنون میشم 🌷💞  دوستان ختم گروهی قرآن دارم تو تاپیک هام هر کسی خواست شرکت کنه تگم کنه یا به تاپیک مربوط به شرایط ختم پیام بده فقط 💚ختم به نیت آرامش پدرم 🤲💞 ممنون ازت خدایا که نی نی سالم امد بغلم الهی قسمت همه آزمایش غربالگیری پیرم کرد ولی گذشت خدایا شکرت 🤲دخترام دارایی من خدایا محافظشون باش 💜

هر چقدر ارزش بزاری ارزش برات میزارن

ن این دریت نیست. من شده از جون و دل برای طرف گذاشتم اجا رفتم خونش بهم بی احترامی کرده بعضیا ذاتا شععور مهمونی دادن ندارن البته متطورم ب اسی نیست. اما من  همیشه دومدل غذا پختم. سالاد بوده سبزی بوده. یا سوپ بوده یا سالاد ماکرارونی چیزی. 

برای کسانی که دوستشان داری نوری باش🌱
هر چقدر ارزش بزاری ارزش برات میزارن

دقیقا

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»
من خیلی اهمیت میدم همیشه پیش غذا دارم سوپ پایه ثابته سالاد و ماست خیار دونوع میزارم نوشیدنی چندین تا ...

خسته نمیشی؟ 

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»
اگه ابجی ومامان خودتم بیان اینومیگی

کلا میگم. ولی بنظرم اونایی ک فرق میذارن حتما فرق دیدن ک اهمیت قاعل میشن خب

زمان موسی خشک‌سالی آمد. آهوان خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم،لذا از خداوند متعال در خواست باران کن! موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود!خداوند فرمود: موعد آن نرسیده،موسی هم برای آهوان جواب رد آورد!تا این‌که یکی از آهوان، داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. آهو پیش از رفتن، به دوستان خود گفت: «اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانید که باران می آید وگرنه امیدی نیست!»آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راهٔ برگشت، وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد، ناراحت شد! شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت:«دوستانم را خوشحال می کنم و توکل می‌نمایم؛ تا پایین‌رفتن از کوه هنوز امید هست!»تا آهو به پائین کوه رسید، باران شروع به باریدن کرد!موسی علیه السلام معترض پروردگار شد،خداوند به او فرمود: «همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که، آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود!»هیچ‌وقت نا امید نشو،لحظه‌ی آخر، شاید نتیجه عوض شود          «توکل‌ات به خدا»
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792