من و پارتنرم ۴ ساله با هم توی رابطه ایم و کاملا دیگه همدیگه رو شناختیم و کنار هم احساس خوشبختی داریم . الان تصمیم ب ازدواج گرفتیم و خانواده اونا برای خاستگاری اقدام کردن . ما هفت ماه اختلاف سنی داریم . ینی من از پارتنرم ۷ ماه بزرگ ترم . پدرم در جریان نیستن ک ما ۴ سال هست همو میشناسیم ب خاطر همین خیلی مخالفت میکنه و میگه اختلاف سنیتون کمه و اون ازت کوچیک تره و ب مسکل میخورین. در حالی ک اصلا این جهار سال من احساس نکردم ک از ایشون بزرگ ترم برعکس حتی رفتار و سطح درک و شعور ایشون همیشه از سنش بالا تر بوده . از نظر ظاهری هم بهش میخوره از من بزرگ تر یاشه . اما پدرم اینو درک نمیکنه . ب نظرتون باید جیکار کنم
7ماه چیزی نیست من یکسال ازش بزرگ ترم خیلیم باهم خوبیم سعی کن بابات قانع کنی اخلاقش خیلی بزرگونه اس و ...
بابام میگه چند سال ویگه ک مثلا تو ۴۰ ساله شدی اونم ۴۰ ساله هست اول جوونی کردنشه اما زنا ب خاطر فشار زندگی زود پیر و شکسته میشن ممکنه ازت خسته شه . خیلی بی منطق میگه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.