2777
2789

جای خطرناکیه!!

یادداشت: آنها که موهای صاف دارند فر می‌زنند و آنها كه موی فر دارند موی‌شان را صاف می‌كنند ...عده‌ای آرزو دارند خارج بروند و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانه‌ها می‌سُرايند...مجردها می‌خواهند ازدواج کنند متأهل‌ها می‌خواهند مجرد باشند! عده‌ای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری می‌كنند و عده‌ای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند!لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوندو چاق‌ها همواره حسرت لاغری را می‌كشند شاغلان از شغلشان می‌نالند بیکارها دنبال همان شغلند فقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورند ثروتمندان دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا دارند؛ افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند مردم عادی می‌خواهند مشهور شده و دیده شوند! سیاه‌پوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند ...و هیچ‌کس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است: "قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر" قانونهای ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی "رضایت"، شکرگزاری؛مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر، مهم این است که از همانی که داری راضی و شکرگزار باشى ...آنوقت ”خوشبختی❤️ ...!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همه جوره آدم با اخلاق و فرهنگ های مختلف هست ، باید انعطاف پذیر باشی ، مراقب وسایلات باشی چدن همه مثل خودت چشم و دل سیر نیستن من کلی از وسایلام دزدیدن تو خابگاه ، به همه هم نیاید رو بدی چون سوارت میشن 

ولی آدم مستقل بار میاره 

من هم تجربه دانشچو بودن تو شهر خودم هم خابگاه داشتم ،هیچی شهر خودت نمیشه 

من 17 سال پیش رفتم دانشگاه شهر دیگه... و 3 ترم خوابگاه بودم. خیلی تجربه جالبی بود.. 

16 نفر داخل یه اتاق بودیم.. که همه هم رشته ای و همکلاسی بودیم. چقدر خاطرات خوش از اونجا دارم

زمان پخش یوزارسیف و دلنوازان کل خوابگاه جمع میشدیم داخل نمازخونه و فیلم نگاه میکردیم.. چندبار دمپاییم گم شد😂چون بعد از تموم شدن فیلم هرکی میرفت و هرچی دم دست بود میپوشید میرفت

بعد میرفتیم جلو اتاقا ببینیم دمپاییمونو کی پوشیده😂

یادش بخیر



نامه ای به فرزندم:«مادرت روزایی رو زندگی کرد که قابل زیستن نبود،مگر فقط به خاطر وجود تو» 
همه جوره آدم با اخلاق و فرهنگ های مختلف هست ، باید انعطاف پذیر باشی ، مراقب وسایلات باشی چدن همه مثل ...

شما تو خوابگاه لباساتونو چجوری میشستین؟🙄 دغدغه من شده این موضوع🫠

🌾 نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک ۴-۵ ساله‌اش می‌آید. امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه... پاورچین، بی‌صدا، کاملا فضول، رفتم پشت چشمیِ در. بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله... بچه: بعد از اینجا کجا میریم؟ مامان: امروز دیگه هیچ جا، شنبه ها روز خاله بازیه... کمی بعد بچه می‌پرسد: فردا کجا میریم؟ مامان با ذوق جواب می‌دهد: فردا صبح میریم اون جا که یه بار من رو پله هاش سُر خوردم! بچه از خنده ریسه می‌رود... مامان می‌گوید: دیدی یهو ولو شدم؟ بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا... مامان همان‌طور که تی می‌کشد و نفس‌نفس می‌زند می‌گوید: خب من قوی‌ام. بچه: اوهوم... یه روز بریم ساختمون بستنی... مامان می‌گوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.‏ نمی‌دانم ساختمان بستنی چیست؛ ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوب شور هم حرف می‌زنند. بعد بچه یک مورچه پیدا میکند. دوتایی مورچه را هدایت می‌کنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راه پله پیاده‌اش می‌کنند که "بره پیش بچه هاش و بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم". ‏نظافت طبقه ما تمام می‌شود. دست هم را میگیرند و همین طور که می‌روند طبقه پایین درباره آن دفعه حرف می‌زنند که توی آسانسور ساختمان بادام زمینی گیر افتاده بودند. مزه‌ی این مادرانگی کامم را شیرین می‌کند. ‏مادرانگی که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده. مادر بودن که به مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست. ساختن دنیای زیبا وسط زشتی ها، از مادر، مادر می‌سازد. 🌸✏️سودابه فرضی‌پور

همه جوره آدم با اخلاق و فرهنگ های مختلف هست ، باید انعطاف پذیر باشی ، مراقب وسایلات باشی چدن همه مثل ...

واقعا سخته خیلیی

سر و کله زدن با آدمای مختلف 

هر آدمی دووم نمیاره بنظرم و با روحیات هر کسی جور نیست...

کسی که بشدت روی نظافت و تمیزی حساسه براش جهنمه نه!؟

واقعا سخته خیلییسر و کله زدن با آدمای مختلف هر آدمی دووم نمیاره بنظرم و با روحیات هر کسی جور نیست... ...

دقیقا، منم درونگرام، با هرکسی جفت و جور نمیشم ، سخت بود اوایل.

بچه ها نظافت رعایت نمیکنن با اینکه هرروز آشپزخونه و سرویس ها تمیز میشه ولی بازم کثیفه 

تجربه ی خیلی خوبیه. من چون متاهلم نمیتونم زیاد بمونم دوروز در هفته میمونم خیلی عالیه

خداروشکر عزیزم خ خوبه

با بچه ها و رفتارای آدمای مختلف مشکلی نداری؟ 

برونگرایی و با هر آدمی میتونی ارتباط بگیری؟ 

روی نظافت حساس نیستی؟

بیرون حموم سینک هست ، لگن میزاریم اونجا میشوریم. اینم بگم اگه وسواسی دووم نمیاری اونجا

وای یعنی با دست میشورین؟😶😶 نمیشه مینی واش ببریم؟

وسواسی نیستم ولی فکر کنم به امید خدا برم خوابگاه دیوونه بشم😁💔

🌾 نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک ۴-۵ ساله‌اش می‌آید. امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه... پاورچین، بی‌صدا، کاملا فضول، رفتم پشت چشمیِ در. بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله... بچه: بعد از اینجا کجا میریم؟ مامان: امروز دیگه هیچ جا، شنبه ها روز خاله بازیه... کمی بعد بچه می‌پرسد: فردا کجا میریم؟ مامان با ذوق جواب می‌دهد: فردا صبح میریم اون جا که یه بار من رو پله هاش سُر خوردم! بچه از خنده ریسه می‌رود... مامان می‌گوید: دیدی یهو ولو شدم؟ بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا... مامان همان‌طور که تی می‌کشد و نفس‌نفس می‌زند می‌گوید: خب من قوی‌ام. بچه: اوهوم... یه روز بریم ساختمون بستنی... مامان می‌گوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست.‏ نمی‌دانم ساختمان بستنی چیست؛ ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوب شور هم حرف می‌زنند. بعد بچه یک مورچه پیدا میکند. دوتایی مورچه را هدایت می‌کنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راه پله پیاده‌اش می‌کنند که "بره پیش بچه هاش و بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم". ‏نظافت طبقه ما تمام می‌شود. دست هم را میگیرند و همین طور که می‌روند طبقه پایین درباره آن دفعه حرف می‌زنند که توی آسانسور ساختمان بادام زمینی گیر افتاده بودند. مزه‌ی این مادرانگی کامم را شیرین می‌کند. ‏مادرانگی که به زاییدن و سیر کردن و پوشاندن خلاصه نشده. مادر بودن که به مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست. ساختن دنیای زیبا وسط زشتی ها، از مادر، مادر می‌سازد. 🌸✏️سودابه فرضی‌پور

خداروشکر عزیزم خ خوبهبا بچه ها و رفتارای آدمای مختلف مشکلی نداری؟ برونگرایی و با هر آدمی میتونی ارتب ...

هم اتاقیام فقط به تیپ و قیافشون میرسیدن اتاق که افتضاح بود من اولین بار رفتم خودم جارو کشیدم تمیز کردم گفتم بقیه هم باید تمیز کاری کنند چون من زیاد نمیموندم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792