با یه اقایی دارم واسه ازدواج آشنا میشم
شرایط و همه چیز از نظر اخلاقی خوبه
ولی اصلا نمیتونم، نمیدونم چمه
حتی وقتی نفس میکشه ام بدم میاد…
هیچ کار خاصی ام نمیکنه ولی اصلا نمیتونم ادامه بدم
ازونورم سنم رفته بالا، جزو اهرین کیساییه که اومده واسه ازدواج…
در حدی تحملش سخته برام که مثلا پیشش بودم ، وقتی برگشتم خونه کهیر زدم و تب کردم…
کسی مثل من شده؟
درد من چیه؟
از قیافش خوشت نمیاد ؟؟
خب به دلت نیس ولش کن
مجردی بهتر از ازدواج اشتباهه
چون سنت بالاس لابد حساس شدی واکنش نشون میدی
یکی دیگه رو دوست نداری؟
اگر اینجوری انقدر برات غیرقابل تحمل حتما یه علتی داره یه مدتی فکر کن و بعد جواب بده
به نظرم اینا همه ی نشونس که اصلااااا مناسب شما نیست این اقا خدارو چه دیدی حتما خدا کیس های بهتری برات در نظر داره
ازدواج نکردن بهتره تا این مدلی
وقتی در این حد نمیتونی حضورشو تحمل کنی اونم بدبخت نکن گناه داره بذار بره دنبال یکی که بتونه باهاش زندگی کنه
چن سالته
چه چیزی در اون می بینی که باعث این حالت ها در شما میشه؟؟
والا این شکنجه س وقتی خوشت نمیاد ازش از ترس تنهایی بری خودتو یه عمر بدبخت کنی خوشبخت ترین دختر
