2777
2789

هیچکس تو دنیا نیس ک دوستم داشته باشه یا درکم کنه اون از مامانم ک هیچ درکی نسبت بهم نداره هیچ علاقه ای بهم نشون نمیده اون از عشقم ک خیلی دوسش داشتم حاضر بودم تو بدترین شرایط کنارش باشم ولی ترکم کرد و رف با یه دختر دیگه با چشمای خودم میبینم با یکی دیگ آنلاین میشه جیگرم میسوزه به خاطر اون بهم بدترین حرفارو زد اینهمه گریه کردم مامانم یبار حتی دلسوزانه باهام حرف نزد همش با دعوا تحقیر سرزنش واقعا نمیدونم زندگیم واقعا جه مدلیه حسرت روزای خوبو معصوم بودنمو میخورم حتی آبجی و داداشم ندارم که باهاشون حرف بزنم ی عمه دارم ک دردو دل کردنم پشیمونی میاره قلبم گرفته میگم چرا نمیمیرم 

اینروزا همش تاپیکام مودش بد شده حالم خوب بود وقتی که دوباره صدای عشقمو شنیدم دیگه.. 

ای کاش آدما یکم درک داشته باشن هعببب

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

اینروزا فشار روی پدر و مادرا زیاده ، اعصاب براشون نمیمونه . دوست دارن درکت کنن ولی باور کن حوصله محب ...

نه از همون اول توجهی بهم نداشتن اگه بهم یاد میدادن چقد باارزشم خودمو تو هرمسیری پا نمیزاشتم خودمو واسه کسی ک دوستم نداره کوچیک نمیکردم مامانم خونه دار نیس و هیچ وقت راه و رسم زندگیو بهم یاد نداد ولی حالاک خودم دارم یاد میگیرم همش درد درد درد ازین دردم سکته نمیکنم بمیرم راحت شم 

خب شرایطش نداری از خانواده مستقل شیاینجوری که خیلی به روح و روانت فشار وارد میشه گلم

نه، درآمدی ندارم سرکار نمیرم ولی دنبالش هستن بعدشم میترسم نتونم از پسش بربیام تازه شاید پدرمم نزاره ولی خیلییی دلم میخواد برم یه شهر دور واسه خودم زندگی کنم دور از حواشی گذشته های تلخمو از یادببرم:)/

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792