از من انتظار دو رقمی تو کنکور داشتن و من نتونستم الانم بخاطر هدفم باز شروع کردم یک سال بمونم پشت با من بد صحبت میکنه حرفای رکیک میزنه گوش نمیکنه به حرفام دیوانه شده واقعا داره ازارم میده کاش میتونستم از دستش فرار کنم چیکارش کنم الان چطور بهش بی توجه باشم تا این یک سالم بگذره و فرار کنم دیگه نیام ببینمش بخدا با حرفای زشتش تمام عزت نفسمو نابود کرده از چهره و حرف زدنو همه چیم ایراد میگیره منو با القاب زشت صدا میزنه عقده شده تو دلم با ی جونی عزیزمی گلمی اسم درستمو صدا کنه نابودم کرده دیگه تحمل و صبرم داره تموم میشه چطور ی سال دیگم تحملش کنم:)درسته من نتونستم ولی خب مردم این همه بچه اشغال معتاد خراب دارن ولی بازم اینجوری باهاشون رفتار نمیکنن