2777
2789
عنوان

با این مادر ازاردهنده چیکار کنم

449 بازدید | 58 پست

از من انتظار دو رقمی تو کنکور داشتن و من نتونستم الانم بخاطر هدفم باز شروع کردم یک سال بمونم پشت با من بد صحبت میکنه حرفای رکیک میزنه گوش نمیکنه به حرفام دیوانه شده واقعا داره ازارم میده کاش میتونستم از دستش فرار کنم چیکارش کنم الان چطور بهش بی توجه باشم تا این یک سالم بگذره و فرار کنم دیگه نیام ببینمش بخدا با حرفای زشتش تمام عزت نفسمو نابود کرده از چهره و حرف زدنو همه چیم ایراد میگیره منو با القاب زشت صدا میزنه عقده شده تو  دلم با ی جونی عزیزمی گلمی اسم درستمو صدا کنه نابودم کرده دیگه تحمل و صبرم داره تموم میشه چطور ی سال دیگم تحملش کنم:)درسته من نتونستم ولی خب مردم این همه بچه اشغال معتاد خراب دارن ولی بازم اینجوری باهاشون رفتار نمیکنن

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

شما فکرت درگیر رفتار مادرت نکن عزیز 

  اگر بخواهی به هرچیزی که به تو گفتهمی‌ شود، واکنشی عاطفی نشان بدهیبه «رنج بردن» ادامه خواهی داد.  اگراجازه دهی کلماتِ دیگران تو را کنترلکند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطهخواهد گرفت! نفس بکش و بگذار بگذرد ...!!

سلام عزیزم درکت میکنم خودم هم کنکور دادم و شرایط خوب نبود دیگه امسال 



فلن تحمل کن

اگر رشته خوبی میاری انتخاب رشته کن و برو تا ارامش فکری داشته باشی اینطور یکسال حرفت بزنن ک تمرکزت میره و ممکنه بدتر شه

اشتباه کردی انداختی واسه سال بعد هرچی قبول میشدی امسال میرفتی از دست این مادر سمی راحت میشدی

از خدام بود میتونستم برم ولی نمیتونم بخدا نمیتونم تو محیطای پرتنش و خون و اینا باشم دوست داشتم برم دارو بخونم دیگه رتبم خیلی خوب شد برم دندون که نمیتونم:)خودم کردم که لعنت بر خودم باد

شما فکرت درگیر رفتار مادرت نکن عزیز

نمیتونم حرفم نزنیمم نمیدونم اوضاع من براش مهمه منو دوست هرچی هست خیلی غصمو میخوره سر نتایجم تپش قلب گرفته دکتر بهش گفته بخاطر فشار عصبیه ولی کلا هیچوقت بلد نبود باهام صحبت کنه یا حرفشو بدون داد و فحش بزنه:)

سلام عزیزم درکت میکنم خودم هم کنکور دادم و شرایط خوب نبود دیگه امسال فلن تحمل کناگر رشته خوبی میاری ...

پیراپزشکی برم دیگه هیچی حسابم نمیکنن نه گوشیمو عوض میکنن که واسه سال 98عه نه چیزی برام میخرن انگار که بی ارزش تر میشم

از خدام بود میتونستم برم ولی نمیتونم بخدا نمیتونم تو محیطای پرتنش و خون و اینا باشم دوست داشتم برم د ...

پشیمون میشیا اکثرا سال بعد بخاطر همین استرس و ترس رتبه بدتر میشه من مشاور قلمچی بودم باز خودت میدونی 

نمیتونم حرفم نزنیمم نمیدونم اوضاع من براش مهمه منو دوست هرچی هست خیلی غصمو میخوره سر نتایجم تپش قلب ...

اگر امکانش هست با مادرت برو مشاوره 

مادرت میخواد شما ایده آل ایشون باشی در صورتی ک شاید راه خودت بری موفقتر باشی

  اگر بخواهی به هرچیزی که به تو گفتهمی‌ شود، واکنشی عاطفی نشان بدهیبه «رنج بردن» ادامه خواهی داد.  اگراجازه دهی کلماتِ دیگران تو را کنترلکند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطهخواهد گرفت! نفس بکش و بگذار بگذرد ...!!
پیراپزشکی برم دیگه هیچی حسابم نمیکنن نه گوشیمو عوض میکنن که واسه سال 98عه نه چیزی برام میخرن انگار ک ...

اگر سال دیگه همینم قبول نشی چی؟

بدتر میشه ک

بعدشم لازم نیست اونا ادم حسابت کنن

تو جایگاه خودتو پیدا کن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792