دیروز عصر رف دسشویی پاهاشو شست اومد نشست بعد من چشمم خورد ب ی پاش دیدم ی چیز مشکی کثیفی داره ازش پرسیدم این چیه گف خونه آبجیم رفته بودم خونه تکونی میکنن خالی خونشون اونجا کثیف شده لابد ... منم باورم شد--
ک صبحی اون یکی پاشم دیدم
نمیدونم چ بر خوردی داشته باشم باهاش