والا همه چیز از سال ۹۸ شروع شد . ۲۹ خرداد سال ۹۸ یه شب رفته بودم از سوپر مارکتی که زیر خونمونه یه چیزی بخرم
۱۰ ثانیه باهاش چشم تو چشم شدم . همون ۱۰ ثانیه ۶ سال از عمر مو ب فنا داد .
عاشقش شده بودم بد جور . خلاصه احساساتم و بهش لو دادم . شب ۳ مرداد سال ۹۸ ساعت ۹ و ۲۱ دیقه من بهش گفتم دوسش دارم و اون با بی رحمی گفت که از من خوشش نمیاد
من قبول کردم و داشتم با این قضیه کنار میومدم که تقریبا ۳ ماه بعد از این قضیه ، متوجه رفتاراش شدم . پسر همسایه مونه . هرموقع من و میدید بهم خیره میشد لبخند میزد ، با آهنگای مورد علاقه من رانندگی میکرد ، توی اینستا پیجش و شبیه پیج من درست میکرد و خلاصه با رفتاراش و حرکاتش یه طوری رفتار میکرد که انگار دوسم داره . تا پارسال همین رفتارا ادامه داشت . تا اینکه پارسال متوجه شدم با تمام دخترای شهر خاطره داره و اصلا از من خوشش نمیومده و نمیاد و فقط هدفش بازی با احساسات من بوده . تو این ۶ سال غرقش شده بودم
ولی پارسال و با دوستم اوکی شد واسه همیشه از قلب و ذهنم بیرونش کردم. دیگه حتی حاضر نیستم تو چشاش نگاه کنم