حالا سرطان چی میخوای بگیری؟
شاید الان حرفم مسخره به نظرت بیاد ولی منم همسانی تو که بودم به خاطر مشکلایی که با یه سری دور و بریام داشتم چند بار سعی کردم خودکشی کنم
ولی مامان بزرگم یه حرفی رو بهم زد که باعث شد نه تنها فکر خودکشی رو از سرم بیرون کنم بلکه از کارای قبلم پشیمونم بشم
گفت تو عقل نداری؟ فکر کردی خودکشی کنی چی میشه؟ ما تا چند روز ناراحتیم بعد فراموش میکنیم، اشناها هم پشت سرت هزار تا حرف میزنن و هر انگی باشه بهت میچسبونن
اون موقع با خودم گفتم چرا باید از زندگی که حق منه دست بکشم به جاش میمونم و تلاش و میکنم و میشم خار تو چشم همشون و الان تاحدودی تونستم🙂
فکر نکن فقط تو مشکل داری و بدبخت ترین ادم روی زمینی ، خیلی از ادما تو زندگیشون مشکلای زیادی دارن ولی مهم اینه که جا نزنی
الان همهههههه درگیرن پس اصلا فکر نکن با موندن یا رفتن یکی 2 تا اصلا هزار تا ازما چیزی عوض میشه باتلاقیه که همه مارو از پیر تا جوون و بچه انداختن توش فقط یه چیزی بهت میگم اینجا ناشناسه حرصت میاد میای حرفتو بزنی راه کار میخوای خالی شی ولی پیش دوست اشنا هیچ وقت این چیزارو نگو که بعدا که کمی به خودت اومدی اینبار اونا اذیتت میکنن بد جور عواقبشو میبینی متاسفانه اینو منی که هزار بار این راهو اومدم برگشتم بت میگم یا کارو یه سره کن یا بت خصوص پیش خانواده و فامیل اصلا جو نگیر اینجا فقط مسرخس
چقدر ناشکری میکنی دلیل این حجم از کفر نعمت چیه عزیزم ؟!
من وقتی داشتم پوشک عوض میکردم رزیدنت داروسازی بودم اتفاقا روی داروهای سرطان داشتیم کار میکردم، اگه اهل مطالعه بودی میدونستی phd یعنی دکترمتخصص و منو با دکتر بودن مسخره نمیکردی.اگه اهل مطالعه بودی میدونستی یه نویسنده کتاب دانشمند هم روزی پوشک عوض کرده.
برو بچه برو کتاب داستانتو بخون
