2777
2789

تا 12سالگی همچی خوب بود تا اینکه بزرگ شدم البته از نظر بابام روی پوششم رفتارم ارایشم حرکاتم حساس شد منو از تحصیل محرومم کرد همیشه نصیحتم میکرد بیخود و بیجا دودقیقه نمیومد حالم نمیپرسید یا اینکه کاری ک خودش بلد نبود رو میگفت من انجام بدم بعد کا منم سر در نمیاوردم بهم میگفت تو احمقی خنگی خلاصه این ی نیمچه از رفتاراشه عین برده میمونم براش شده تاحالا دوست نداشته باشی با بابات یجا زندگی کنی؟ شده بابات ارزوتو ازت بگیره؟ شده بابت ی مسئله خیلی ریز دست و پات بلرزه که بابات چه رفتاری قراره باهات کنه؟ ولی این دنیا ی بابای مهربون که حالم بپرسه که بهم کمک کنه ب ارزوم ک چیز بدی نیست و درس خوندن و موفق شدنه برسم بدهکاره، یه بابا ازون مهربونا از اونا که حداقلش هواتو داره ن اینکه فقط محدودت کنه. 

بیا دوست خوبم یکم دلداری بده تویی که میخونی این متنو بهم کمک کن حال هوام عوض کن من امروز خیلی تنهام💔🥲💔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ازهر جا که درس قطع کردی ادامه بده اولین قدمت باشه 

بی اهمیت باهاش بهش توحال احوال خودت باش ازخودت لذت ببر محدودیت خیلی سخت خیلی 

اما میشه ازش لذت ببر 

همیشه ب خودت بگو کسی ک دوستم نداره 

منم دوسش ندارم و اهمیت برام نداره 

بی اهمیت باش بهش 

به پوستت برس اهنگ بزار تو اتاقت با گوشیت مشغول باش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز