امروز رفتیم مهمونی طرف خانواده شوهرم
بعد بچه خواهرشوهر با شوهر بازی می کردن بچه 10 ساله لگد زد انگشت شوهرم از بند در رفت و من دیدم که انگشت بر عکس تا خورده بود من سریع لباس پوشیدم که ببرمش بیمارستان که شوهرم گفت تو نیا با پدرش رفت و من اشکم بند نمی اومد
ولی بقیه راحت می گفتن و می خندیدن
الان همش به خودم فهش می دم میگم من چه آدم ضعیفی هستم
به نظر تون من غير طبيعی ام يا اونا