ما نزدیک ۶سال با هم بودیم
کلی خاطرات داشتیم
همه چی خوب بود
این اواخر که شروع کرد به کار کردن دوشیف اون یهو سرد شد زیاد بهم توجه نمیکرد
همش میگفت با دوستام بیرونم
سروقت نمیومدزنگ برنه
مدتها ازش خواستم یه روز بیاد محل کارم همو ببینیم
قرار بود برام کادو بخره
اما هربار میگفت نمیتونم و سرم شلوغه و فردا کار دارم
از شنبه بهم قول داد که میاد همو ببینیم
حتی قولشم نوشت
ولی شب قبلش بهم گفت ببخشید عزیزم نمیتونم بیام شرمندتم(کارش طوری نیست که نتونه بپیچونه)
منم گفتم اگه فردا اومدی که خوب اگه نیومدی دیگه برو پشت سرتم نگاه نکن
از ساعت ۴عصر تا ۸شب چشمم به در بود فکر میکردم ده دقیقه از کارش میزنه و میاد ولی نیومد
حتی یک پیامم نداد
فقط شبش ۱۱.۵یه زنگ خیلی کوتاه زد بر نداشتم
فکر میکردم پیام میده یا یه روز دیگه میاد دیدنم
امروزم هیچی
امروز دیگه ناامید شدم و اومدم انفالوش کردم
اونم زد پیجشو حذف کرد
تو تلگرامم بلاکم کرد