شوهرم محکوم شد

خب به خاطر شکایت ناراحت بود و در واقع میخواسته تلافی کنه.

هرچند خیلی ظلم کرده.

ولی ببین رفتارش کلا قبل از این هشت ماه چه جوری بوده

کلا توی دعوا حلوا خیرات نمیکنن.

هردو طرف باهم لج میکنن.

یه مدت گذشت کن به خاطر پسرت 

شاید اونم کم کم رفتارش بهتر شد.

به نظرم ما زن هایی که بچه داریم باید به خاطر بچه از خودگذشتگی کنیم یه کمی.

بابام بفهمه اصلا نمیزاره باهاش زندگی کنم.

پسرم به پدرش وابسته س.دلم نمیاد زندگیشو به هم بزنم.

شوهرمم خوبی هایی داره.

ولی متاسفانه قدر نشناسه.

عزیزم اینکه میگی قبلا بهتر بوده پس نشون میده که به خاطر شکایت ازت کینه گرفته.

مردها بدشون میاد زنشون جلوشون وایسه.

من با ارامش خیلی تونستم رفتار شوهرمو تغییر بدم.

اما متاسفانه منم یه جاهایی کم میارم و مثل دیروز جلوش وایمیسم و دعوا بزرگ میشه.

به خاطر آرامش پسرت برای زندگیت تلاش کن.برای طلاق همیشه وقت هست.

یه مدت طول میکشه که رابطه ت با همسرت عادی بشه اما تو تلاشت رو بکن