۱۳ساله ازدواج کردم با نداری شوهرم خیلی ساختم هنوزم مستاجرم و نشده یه لباس درست حسابی بپوشم طوری که بم میگن خیلی بی سلیقه هستی این لباسارو میپوشی وکلی سرکوفتای دیگه ولی دیگه تحمل ندارم بیشتر ادامه بدم نه اینکه به شوهرم فشار بیارم فقط خودمو نابود میکنم از بس غصه میخورم،بارها تحقیر شدم بارها قلبمو باحرفاشون شکستن الان یادم میوفتن اشکام جاری میشه🥺همش رو به امیداینکه یه روز منم ازنداری خلاص میشم همه توهین وتحقیرارو تحمل کردم ولی انگار قرار نیست چیزی تغییر کنه دیگه مرگمو میخوام😔دیگه هیچی آرومم نمیکنه مگه من صبر ایوبو دارم که خدا انقد بم سختی میده
دیگه نمیدونم چیکار کنم
آخرین راه حل رو در این دیدم خودمم کار کنم ولی کارمنم پیشرفت نکرد درحد بخورنمیر...