حدود ۷ ساله ازدواج کردیم سنتی ب خواست بابام
اختلاف طبقاتی داریم
من خانوادشو دوس ندارم دست خودمم نیس اونم گاهی تلافی میکنه امروز اومد خونه بابام لام تا کام حرف نزد
درکل خیلی غرغروام ک هیچکار برام نکردم و کلا خیلی ب شوهرم در هر موردی گیر میدم
از اول هم همینم و اما شوهرم سال اول ازدکاج معتاد شده بود ب هیچکس نگفتم کمک کردم بذاره کنار بعدشم چندین پیج فیک پیدا کردم همه ج.نده هارو فالو کرده بود از اون روز گیر و غرهای من صدبرابر شد الان من باردارم
شوهرم میگه خیلی گیر میدی دیوونه شدم کم آوردم والا منم با گوه کاریای تو دیوونه شدم کم آوردم
اما نمیخوام زندگیمو از دست بدم الان ی هفته ای هس بدجور رو مخمه چیکار کنم اوضاع بهتر بشه باردار هم هستم