سلام
من سه ماهه ازدواج کردم رفتار شوهرم با افراد نزدیکش خیلی بده اما با افراد غریبه عالیه
تو نامزدی فکر میکردم تنها مشکلش با من و دایم منو مقصر میدونست منم فکر میکردم که طبیعیه و شناخت نداریم از هم و در حد اختلاف سلیقه اس.
از وقتی عروسی کردم چند بار باهام درگیری شدید داشته سر مسایل خیلی پیش پا افتاده حتی کتکم زد.
اینم بگم من از شهر خودم دورم و میشه گفت اونجا کسیو ندارم.
حالا اومدیم شهرمون و خونه مادر شوهرم بودیم رفتار شوهرم و لحن صحبتش با خانواده اش خیلی بد بود امروزم سر اینکه به من گفت برو حموم و مادر شوهرم چون داشتیم بیرون میرفتیم گفت دیره الان نرو دعوای شدید کرد و نزدیک بود با برادرش درگیر بشه میخواستم جلوشو بگیرم با پشت دست چنان منو زد ک دماغم خون اومد
راستش همش به فکر اینم که جدا شم اما از اون ور خانوادم ناراضی بودن و مطمعنم انقد سرکوفت میزنن که دیوونه شم
نمیدونم چیکار کنم شوهرم دوسم داره اما عصبانیتش وحشتناک ممکنه اون لحظه قتل کنه کل خونه رو بهم ریخت در اتاق و شکست و گلدون پرت کرد و منو با همون دماغ خون آلود گذاشت رفت
من الان خونه مادر شوهرم نمیدونم چی کار کنم به نظرتون برم خونه پدرم؟
اقدام کنم برای جدایی نمیدونم گیج شدم
