برادرشوهرم با یه دختری دوسته. هفته پیش تولد مادرشوهرمبود ولی رفته بود کربلا و نبود. وقتیم اومد مریض بود و نرفتیم خونشون. دیشب رفتیم. بدون اینکه به ما بگن یهو دیدیم دختره خونشونه. خیلی ناراحت شدم چون قبلش زنگ زد بهمون که کی میرسید شوهدمازش پرسید کی خونتونه گفت هیچکس. و وقتی دختره دسشویی بود گفتم وقتی قراره یه نفرو اولین بار ببینم حق دارم بدونم شاید میخواستم یه تیپ دیگه بیام.برای ماددشوهدم کیک و گلدون خریده بودن. اونم به ما نگفتن که ما هم دست خالی نریم. بعد موقع رفتن مادرشوهرم به دختره یه کادو داد که کاغذکادو کرده بود در صورتی که به ما یه جغجغه بچه داد و گفت از کربلا نیاوردم. از همین جا خریدم. از وقتی من عروسشم دو بار کربلا رفته ولی کادو ندیدم ازش نه تولد نه عید نه هیچیه دیگه. همه اینا به کنار. من مذهبی نیستم دختره هم نیست. اما انقدر راحت بود با شوهرم دست داد پدرشوهرمو بغل کرد بوس کرد با برادرشوهرم همش دست مینداخت گردنش گازش میگرفت نیشگونش میگرفت. در صورتی که همین مادرشوهرم وقتی اومده بود خواستگاریم به شوهرم گفته بود وای آستینش کوتاهه. یا برادرشوهرم تو بله برونم به شوهرم گفت مثل اینکه دخترای خونوادش اهل حجاب نیستن. توی این سالها سر همین موضوع حجاب خیلی کشیدم ازشون. همش میگفت برای پسرم یه زنی انتخاب میکنم اهل حیا باشه. شما بودید ناراحت نمیشدید
به جز اون قسمت گاز گرفتن به نظرم دختره هیچ تقصیری نداره سعی کن با اون مشکلی نداشته باشی
اما حق داری ناراحت باشی بابت فرق گذاشتن
نمیدونم واقعا، ولی صرفا سر اینکه به من قبلش الکی تیکه انداخته بودن ناراحت میشدم، که هرچند که میبینی دیگه، تلافی تیکه هاشونه عروس جدیدشون(نمیگم خوب یا بد، به هرحال یک چیزیو دوست نداشتن گریبانشون شده). مطمین باش پشت سر اونم حرف میزنن نگران نباش، هرکس جای خود داره 😅، کم کم برات عادی میشه
طبیعیه که بابت فرق گذاشتن ناراحت بشید.هممون در این شرایط دلخور میشیم
فقط یه مورد اینکه به نظرم دیدن مادرشوهرتون رفتین یه جعبه شیرینی رو میبردین
ببین اول اینکه در نود درصد مواقع این تفاوتا بین عروس اول و دوم هست
یعنی شرایط همیشه واسه دومیه راحتتره
من خودمم تجربه ش کردم
ولی
شماهم یه مقداری زیادی حساسی
مثلا اینکه مادرشوهرت گفته کسی خونمون نیست اصلا اهمیت نداره چون دیگه جاریت عضو خانواده شده و غریبه نیست شاید مادرشوهرت فکر کرده که منظور همسرت مهمان غریبه س
و اینکه اونا محبت داشتن که کیک و هدیه خریدن، لزومی نبوده به شما بگن اگر شماهم براتون اهمیت داشت تولد مادرشوهرت خودتون میخریدید لازم نبود کسی بگه
از بابت هدیه هم شاید چون عروسه و بار اول بوده رفته اونجا بهش هدیه داده
حق داری عزیزم . منم از همین چیزها ناراحت شدم و کشیدم کنار . ولی شما کنار نکش . رفت و آمدتو بیشتر کن و به روی خودت نیار این فرق گذاشتن ها رو . به مرور عادی میشه
خود شوهرم گفت امسال هیچی نمیبریم. دلیلشم اینکه مادرشوهرم خیلی همیشه بین ما فرق میزاره. مثلا تولد پارسال و امسال برای برادرشوهدم لبتاپ و ایرپاد خرید برای شوهر من پارسال تی شرت امسال هیچی. منم که کلا حتی تبریکم نمیگه
اینجوری که تعریف میکنی بعید میدونم بزارن ازدواجشون صورت بگیره ، مخصوصا در مرحله دوستین پاشونده دختر مردمو اورده خونش؟ برای خانواده ای که اینقدر حساسن؟ واقعیتش خیلی ناراحت نباش ، چون این دختر دوامی نداره با این تعریفایی که کردی ، امیدوارم حالا خوشبخت بشن به هرحال
عزیزم کجا عضو خانواده شده هنوز خواستگاری هم نرفتن. هممون اولین بار بود دیدیمش
هدیه نخریدیم چون شوهرم گفت امسال هیچی نخریم. چون اون فرق میزاره. پارسال و امسال به برادرشوهرم لبتاب و ایرپاد داد. به شوهر من پارسال تی شرت امسال هیچی. به منم که کلا حتی تبریکم نمیگه. ما هم دیگه تصمیم نداریم براش کادو بگیرسم. ولی میدونستیم دختره اونجاس آبروداری میکردیم.
