من تواجتماع خیلی احساس معذب بودن میکنم البته یه مدت توپر بودم وخوشگل تراز الان اصلا اینطوری نبودم اعتماد بنفسمم عالی خدایی همه پسرای فامیل روم کراش بودن بعد به دلایل درس خوندن وخیلی چیزای دیگه لاغرشدم الان یه مدت بامامانم خیلی دعوا میکنیم خدایی تقصیر اونه بخداباهیییچکی تاکید میکنم باهییییچکی مشکل ندارم جز مامانم که خیییلی پسر دوسته واخلاقاش سمی وشکنجه آوربعد من این مدت چون قبلا واقعا خوشکل بودم الان بسیار ضعیف والبته زشت شدم واقعا صورت لاغر زشته حداقل به من نمیادوچون اعتمادبنفس ندارم الان این حس رومنتقل میکنم ونگاه های دیگران اذیتم میکنه ودرنتیجه مقوقع بیرون رفتن معذبم🙃💔
حالابابام گیرداد که چرابامامانت دعوا میکنی بیابریم روانشناس منم گفتم باشه گفتم حالایه راهی برام میکشه حداقل دوکلام باهاش حرف میزنم یکم آروم میشم حالابابام اشتباهی منوبرده روانپزشک روانپزشک بیچارم میدونست کاراون نیست ولی کلی قرص نوشت توگوگل زدم یکیش مال اختلال دوقطبی من گفتم حالاکه اومدم قشنگ بگم موقع بیرون رفتن اینجوریم واینا فقط همینایی که بالا گفتمو بهش گفتم قرص دوقطبی بهم داده من متمانم دوقطبی نیستم کلا از رفتارای مامانم ناراحتم ولی جوری نه که یه دفعه بیخود ناراحت بشم فقط وقتی بهم گیر میده ونفرین واینا میکنه ناراحت میشم که میدونم طبیعیه دیگه حالابابامم خیلی پیگیر میگه حتماقرصاروبخور یکی نیست بگه آخرپدرمن من این قرصارم بخورم که نامانم خوب نمیشه دراصل باید اون بیاد پیش روانشناس حالاموندم بااین قرصا که اصلا مال من نیست چکارکنم یکیشم مال استرسه ولی من واقا خودم ازدرد خودم بهتر میدونم استرس آنچنانی ندارم که زندگیمومختل کرده باشه کلا استرسم زیاد نیست واقعا نمیدنم اینا چیه الان فقط مشکل اعتماد بنفس ومادر مودارم که پیرمم کرده که اوناهم کار قرص نیستن اصلا قرص اعتماد بنفسم ننوشته😐(شایداصلا وجود نداشته باشه)