فکر کن یکبار رفتیم
مسیر ۸ساعته رو
رسیدیم ازساعت ۲ ظهر تا ۶ عصر
حتی یه لیوان آب نیاورد
من همیشه براشون احترام قائلم
ولی جاریم تو روی من گفت یجور رفتار میکنم که دیگه خواهر برادرای شوهرم دمشونو بزارن رو کولشون ونیان اینجا
حالا بگم زیاد میریم خونشون نه
شاید سالی دوبار اونم به اصرار برادر شوهرم
من میگم اگر قراره سفر بریم ،بریم جایی که خوش باشیم
آخه چه جبریه این؟؟