2777
2789
عنوان

فراز و نشیب زندگی من

795 بازدید | 60 پست

سلام دوستان عزیزم. دوست داشتم زندگی مو براتون بنویسم و ازتون میخوام با نظراتتون منو به نتیجه درست برسونید. 

من در خانواده ای رشد کردم که پدرم همیشه اعتیاد داشتن. به قدر بخور و نمیر همیشه داشتیم. در کل رفاه نداشتیم. با این وجود من و خواهرا و برادرم تحصیلات دانشگاهی با شغل و درآمد مکفی داشتیم. وقتی خواهرام و برادرم از نظر مالی استقلال پیدا کردن، مستقل شدن و زندگی جداگانه ای برای خودشون درست کردن. در این گیر و دار و چون پدر و مادرم با هم اختلاف شدید داشتن، مادرم هم با اونا زندگی میکرد. من در اون سال ها کار میکردم و با پدرم تنها زندگی میکردم. شاید به خاطر همین مسائل بود که تا پسری بهم نزدیک میشد زود وابسته اش میشدم اما هر پسری تا متوجه وضعیت زندگی ام میشد فرارو بر قرار ترجیح میداد. تا اینکه با همسر فعلی ام آشنا شدم. خیلی مقاومت کردم اما خب بالآخره منم بهش علاقمند شدم. دلیل مقاومتم هم این بود که اون چند سال از من کوچیکتر بود و هیچ برتری نسبت به من نداشت. حتی شغل مناسبی هم نداشت. تو اون شرایط بد خانوادگی، من تصمیم جسورانه ای گرفتم و باهاش ازدواج کردم. تنها کسی که مخالف نبود پدرم بود. خواهرام و برادرم و البته مادرم مخالف بودن. زمان ازدواج 27 ساله بودم. خواهرام ازدواج نکرده بودن و من کوچیک تر از اونام.  به هرحال با وجود همه مخالفت ها و به زعم من حسادت ها، ازدواج کردیم. خانواده همسرم موافق بودن اما حالا میفهمم دلیل موافق بودنشون با ازدواج ما فقط شاغل بودن من بوده و هیچ دلیل دیگه ای نداشته. بگذریم که توی این 7،8 سال خیلی سختی کشیدم. زندگی با مردی که هم خودش و هم خانواده اش فرهنگ پایینی دارن خیلی سخته اما انتخاب خودم بود وراه دیگه ای هم نداشتم. خانواده همسرم بسیار آدم های چیپ و بی چشم و رویی هستن. خیلی خیلی دلگیرم ازشون. توی این سالها تا تونستن منو اذیت کردن. اینو هم بگم من سرم همیشه  تو لاک خودم بوده و هست اما اونا لحظه ای منو راحت نذاشتن.  با رفتارهای زشت و خاله زنکی فقط اذیتم کردن. الان که ما خونه داریم و زندگی نسبتا خوبی داریم و همسرم هم میدونه من چقدر زحمت کشیدم، مادرشون توی دعوای اخیرمون به پسرش میگفت چرا میذاری این یعنی من حرف بزنم، مگه خرجتو میده! اینو بگم به خاطر مواردی که در حوصله این تایپیک نمیگنجه بعد از بارداری دومم دیگه سرکار نرفتم. 

خلاصه کنم؛ زندگی مو دوست ندارم. بعد از این همه سال احترام گذاشتن به خانواده همسر ، مادر ایشون خیلی راحت به من توهین میکنه و به من مقابل همسرم میگه حرومزاده! اون هم هیچی به مادرش نگفت. خیلی دلشکسته شدم. خیلی بهم توهین کرد. چرا زندگی مو دوست ندارم چون شوهرم با من همدل نیست. رفیق بازه، خودخواهه، از من توقع داره وقتی مادرش به من فحاشی میکنه من ساکت باشم. خیلی دلشکسته ام. احساس میکنم سهم من از زندگی نباید این باشه. 

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

عزیزم ما همیشه جور انتخابهایه خودمون میکشیم ....

الان به نظرت رفتار همسرت تغییر نمیکنه.کلا دوسش نداری یا بخاطر رفتاراش این حس داری؟ مشاوره رفتی ؟ بچه هات چقدر وابستگی به شما دارند؟ الان همسرت سر کار میره؟

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

درکت میکنم 

خیلی خیلی غمگینم. خیلی وقتها میشینم تو تنهایی ام و گریه میکنم. فکر میکنم خیلی تنها و بی کسم

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

عزیزم متاسفانه خیلی از مادرشوهرا با عروساشون این رفتارو دارن پس اعتمادبه نفستو فقط برای این موضوع که دلیل بدرفتاری اونا شرایطی که داشتی هست از دست نده...بذاری پای ذاتشون مث هر خونواده بد دیگه ای که کمم نیستن...درمورد شوهرتم با آرامش اگه تونستی صحبت کن ودرد دلاتو بهش بگو شاید بخاطر احترام به مادرش نتونسته جواب بده...من میشناسم کسایی رو که گفتن فقط بخاطر اینکه نمیتونیم تو روی مادرمون جواب بدیم سکوت کردن...

گرکافرو گبر وبت پرستی بازآ،این درگه ما درگه نومیدی نیست،صدبار اگر توبه شکستی بازآ...                          اخطار زبان فارسی نازنین ما رو به نابودی است این زبان عشق،این زبان غزلوار حافظ وسعدی واین زبان فرهنگ پرافتخارکهن ما... لطفا وقتی واژه ای جاگرفته در زبان فارسی داریم از جایگزین بیگانه آن واژه در زبانمان خودداری کنیم (مثلا چرا جدیدا به زمان تایم میگید؟به چهره فیس؟این نصف فارسی نصف بیگانه اصلا جالب نیست ...)بسیار پسندیده هست اگر مثلا به زبان انگلیسی،عربی،روسی یا...کتاب بخوانیم یا صحبت کنیم اما درجای خودش وبا حفظ آن ها اما مخلوط زبان ها درجای نامناسب فقط باعث آسیب رساندن ونابودی آن ها میشود...بگذاریم شاهنامه،لیلی ومجنون،غزلیات شمش،شیرین وفرهاد،بوستان وگلستان،دیوان حافظ و...برای آیندگان نیز قابل فهم باشد  
عزیزم ما همیشه جور انتخابهایه خودمون میکشیم .... الان به نظرت رفتار همسرت تغییر نمیکنه.کلا دوسش ندا ...

شاید شما درست میگی. به خاطر رفتاراش حس میکنم دوسش ندارم. چند بار مشاوره رفتم اما مساله اینه که مشاوره رفتن یکطرفه فایده ای نداره. بچه اولم توی 8 ماهگی توی رحمم فوت شد که هنوز بعد از 4 سال نتونستم خودمو با نبودش وفق بدم. الان یه پسر 9 ماهه دارم

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

اینکه زن از مرد بزرگتر باشه یا کوچکتر, مربوط به ازدواجهای سنتی بوده و من بسیار سراغ دارم که مرد با سن پایینتر و خوشبختند و البته تو همین سایت هم نگاه کنی خیلی از کسانی که با شوهراشون اختلاف دارند زن هم سن و یا کوچکتر از شوهره

عشق و احترام به همسر یا عروس بیشتر ریشه در فرهنگ خانواده ها داره


ولی کاش اون زمانی که خواستگاری کرد بررسی میکردی چه فاکتوری دلیل اصرارش به ازدواجه قطعا بیکار بودن ِ مرد یا استقلال مالی زن میتونه برای چنین اشخاصی ایجاد طمع کنه.

در هر حال الان شما بچه داری, بهتره با خودش مطرح کنی و گفتمانی داشته باشی

شاید دورتر شدن از خانوادش و ارتباط رسمی با اونا بتونه  از دخالتهاشون کم کنه .



خیلی خیلی غمگینم. خیلی وقتها میشینم تو تنهایی ام و گریه میکنم. فکر میکنم خیلی تنها و بی کسم

من که غریبم توی شهر دیگه..شب عروسیم بعد از تالار جلو همه بهم گفتم فاسد خیابونی داداشم از تو خیابون جمعت کرد..از خونه کردنم بیرون..تا ساعت پنج صبح تو پارگینگ با لباس وطور عروس خون گریه میکردم..هیچ کدام فامیلاش جرات رفت وامد با من رک نداشتن ...از ترس اینکه بهم تهمت دوباره نزنند هشت ماه از خونه جز با شوهرم بیرون نیامدم...حتی یکبار دچار جنون آنی شدم.. جاری ام که لیاقتش توسری خوردن از اوناست مثل سگ ازشوت میترسه من وجاریم توی یک ساختمون هستیم ولی توی این هشت ماه ده باز بیشتر همدیگر رو ندیدیم....

مادر شوهرم خیلی پست فطرته ..خیلی سگه نجسی هست.. چون از شوهرش خیری ندیده توقع داره پسراش جور کمبود محبتهاشو بکشن.. شوهرم عاطفی هست ...همه اش خودش رو میزنه به ناراحتی که جلب توجه کنه...من عقده کش شدن...من از شدت بی کسی وتنهایی دچار توهم وجنون شدم....اشک توچشمامه که دارم تایپ میکنم

عزیزم متاسفانه خیلی از مادرشوهرا با عروساشون این رفتارو دارن پس اعتمادبه نفستو فقط برای این موضوع که ...

ممنونم ازت. والا فکر نمیکنم به خاطر احترام بوده باشه. مادرش اتفاقا اصلا آدم خاصی براشون نیست. خودش هم بارها به من گفته از رفتاراش خسته میشم. من دلم میخواست با من بیشتر همدل بود. وقتی مادرش به من فحاشی میکرد اون ساکت بود. این دل منو شکست. الان هم به من میگه کینه ای نباش. جالبه اون زن به من فحش میده اما من اگر ناراحت باشم از این موضوع کینه ای هستم

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
شغلت چیه؟

کارشناس بودم در یک روزنامه معتبر با حقوق و مزایای عالی اما به خاطر بچه ام نتونستم برم و بازخرید کردم خودمو. خیلی پشیمونم

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
من که غریبم توی شهر دیگه..شب عروسیم بعد از تالار جلو همه بهم گفتم فاسد خیابونی داداشم از تو خیابون ج ...

الهی . چقدر نامردن. منم هیچ وقت خانواده همسرمو نمیبخشم. هرگز. 

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
اینکه زن از مرد بزرگتر باشه یا کوچکتر, مربوط به ازدواجهای سنتی بوده و من بسیار سراغ دارم که مرد با س ...

ممنونم وقت گذاشتین و نظر دادین. خیلی باهاش حرف زدم. همسرم آدم عصبی و پرخاشگریه. اصلا هیچی حالی اش نمیشه. هزار بار  باهاش حرف زدم اما میخ آهنین نرود بر سنگ 

دلا معاش چنان کن گر بلغزد پای/ فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

نباید بدعادتش میکردی که هرماه بخوای خرج خونه وزندگی همش رو دوش خودت باشه خوبه که تو زندگی مشترک زن هم به مرد کمک کنه ولی نه اینشکلی..

وقتی میبینه شماخرج میکنید هیچ احساس مسوولیتی نمیکنه ودنبال کار نمیره 

درمورد مادرش هم خییلیا اینجورین ذاتشون همینه بیخیالشون باش باهاشون قطع رابطه کن حتی اگه خودشون اومدن باهاشون سرد برخورد کن ودلیلشو به همسرت بگو به اروومی نه بادعوا وبحث و...سعی کن همسرت رو بکشی سمت خودت ..واگه بخاطراینکه چون مادرشه نتونست ازت دفاع کنه وچیزی بهش بگه  به همسرت بگو لزومی نیس دعوا وبحثی کنی باخونواده ات سرد برخورد کن که بفهمن کارشون اشتباهه 

◄ نِوِشتَטּ کــار مـَטּ نیســـتـــ ► 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792