من ازدواج دوممه شوهرم ازدواج اولش خانواده هامون مخالف ازدواج مابودن ولی ما ب حرفشون گوش ندادیم ازدواج کردیم این بعد ازدواج کلا اخلاقش تغییر کرد ازاین رو ب اون رو شد انگارهمون ادم نبود فقط یکم اولش خوب بودیدونم بچه ۵ماهه داریمووقتی بارداربودم همه جوره اذیتم کردن با خانوادش .قبل ازدواج میگف مستقل نیشینه کلا بعد ازدواج منو برد پیش خانوادش .بعدش من جهاز داشتم از ازدواج قبلیم خیلیا نو بودن اصن استفاده نکرده بودم قرار گذاشتیم ببریم ازوقتی بردیم خانوادش میگفت وسایلاش کهنه هس بعدش اینم مث اونا کم کم میگف وسایلات اینجوره اونجوره کهنه هس مبگفتم خوب خودت میخریدی اینجایین بقیشو بگم