یکی اینطوری یکی هم مثل من
دیروز با دخترم داشتیم نقاشی میکشیدم یهو پرید روحمم غیر ارادی با کمی صدای بلند گفتم ای مامان اروم تر دردم گرفت ، دخترمم خندید دوباره دراز کشید از اون ور شوهرم داشت با خواهرش تلفنی حرف میزد گوشیو گذاشت اون ور با صدای بلند گف بچستا دوسالشه چرا سرش داد زدی حیوون ،☹️😞😞😞 اونم پیش خواهرش
منم گفتم داد نزدم غیر ارادی بود گفت گمشو بابا
صبح تا شب تمام وقتم برای بچمه هیچ کاری جز اون ندارم کلیم عشق بهم میدیم اما شوهرم تا من کنی عصبی میشم رو من قاطی میکنه گاهیم کتک میزنه