اگه خونواده شوهر دم عروسی لج کنند و اصلا حاظر ب منطق نباشن شوهرتون نتونه کاری کنه وقتی از دست خونواده اش قهر هستید نیاد از دلتون درنیاره اصلا و خیلی راحت قید عروسی و بزنه ب نظرتون این زندگی ادامه دادنش حماقت نیست؟؟ من ک اصلا ب خونواده اش حس خوب ندارم و همسرم هم فک میکنم نمیتونه اصلا دفاع کنه تازه ب من میگه غرغرو جا خواب عوض میکنه ک حرفامو نشنوه ب جای اینکه از من خجالت بکشه. ک خونوادش نابود کردن زندگیمونو ب جای اینکه از عذاب وجدان بیاد منت کشی. آخه چرا چرا چرا من انقد بدشانسحسم میگم این ازدواج اشتباهه همه وجودم میگه اشتباهه
میگ ما ک زیاد اونا رو نمیبینیم اما خب مهم اینه زندگیم بخاطرشون خراب شد
درسته زیاد نمیبینین مهم اینه حرفاشون اثر خودشو میذاره یا نه؟هرچی اونا بگن انجام میدین یا نه؟ همسرت میتونه روبه روشون بگه اوکی ولی پشت سرشون کارخودتونو بکنین ؟در این صورت میشه امیدی داشت
مشاور نمیاد. امشب هم با اش حرف زدم جاشو عوض کرد گفتم اونا بخان لج کنن عروسیمو خراب کنن کلا کنسل میکن ...
خوب پس اگه وقتی عصبانی نبوده بتهاش حرف زدی خودشم قبول داره نمیتونه بر خلاف نظر اونا کاری انجام بده امیدی به بهبودش نیست ببین حرف خانواده شوهر همیشه هست مهم اینه تاثیر نذاره
شوهرمه اما عاشق اونجوری نه ازدواج من منطق بود اما بعدش فهمیدم ک چون من آدم عجولیم و با ذوق و احساسی اون هم درونگرا خیلی تفاوت داریم همین که من انقد غصه میخورم و اون براش مهم نیس عروسیمون کنسل بشه چون درونگرای و خیلی اهل جشن نیس اما من انقد با ذوق هستم گ موقع پرو لباس عروس همه فهمیدن
شوهرمه اما عاشق اونجوری نه ازدواج من منطق بود اما بعدش فهمیدم ک چون من آدم عجولیم و با ذوق و احساسی ...
اینجور ادمی ذوقتو کور میکنه هیچ افسردتم میکنه بیخیالش تو لیاقت کسیو داری که با ذوقش احساس خوشبختی بهت بده حالا درسته شما حسی به هم نداشتین از قبل ولی اونقدی مرد نیست که بدونه وقتی دختری وارد زندگیش میشه اون باید مردونگی کنه نه قهر مرد باید صبرش زیاد باشه