سلام عزیزم خوبی؟
اومدم بهت بگم شوهر منم همین بود
شاید خیلی بدتر
فک کن جاریم هر روز ،وسط روز زنگ میزد بیا پسرم بهونه میگیره برات
شوهرمم کارشو ول میکرد میرفت بچه چن ماهه رو میبرد دور دور
یا زنگ میزد ببرتش ارایشگاه برا اصلاح مو
شوهرم هر شب میرفت اونجا و اگه جایی میرفتیم با اونا بچه همش بغلش بود
تازه جاریم کار داشت میداد شوهرم بچه رو نگهداره
اما خبر خوووب
از وقتی پسرمون اومده از زمین تا اسمون تغییر کرده
تا اونجا که ما از عید اصلا ندیدمشون با اینکه تو ی کوچه رندگی میکنیم