سلام ۸ ماهه عقدیم. متاسفانه بعد عقد دعواهامون زیاد بود. ما از دوشهر دوریم. بعد عقد متوجه شدم قولایی ک بهم داده قرار نیست عملی بشه و منم به شددددت رو قول و حرف حساسم میگم ادم قولی نده داد دیگه سرشم رفت بهش عمل کنه. خلاصه هر قول و قراری مثل تاریخ گرفتن خونه،جهیزیه، اینکه عیدی و کادو چی بیاره برام، و... همش باد هوا بود.سرهمین خیلی بحث داشتیم تا اینکه خسته شدم یکماه سراغشو نگرفتم اونم پیام داد ب دعوا ختم میشد پس دیگ باهم حرف نزدیم. تا یکماه پیش اومد خونمون بازم بحث شد تو خونه نصف شب بی خبر بدون خداحافظی از خونوادم و من قهر کرد رفت صبح فهمیدیم رفته. دیگ ب هیچ کدوممون زنگ نزد! اخه با مامانم خیلی در ارتباط بود همیشه. بعد دید از ماهم خبری نیست ک زنگ بزنیم کجا رفتی شروع گرد هرروز برا مامانم شارژ ریخت(طبق عادت همیشه( ک مامانم زنگ بزنه برا تشکر و سر حرف باز شه باز بتونه از من و کارام خبر دربیاره! اما من ب مامانم گفتم حق نداری بهش زنگ بزنی بزار اون بزنه. الان یک ماهه زنگ نزده و بی خبر بی خبریم. به نظرتون باید چیکار کرد؟من خودم برام مهم نیست خونوادم غصه میخورن از شرایط به وجود اومده
تا عقدید غیابی جداشو
مردی که حرفش دوتا بشه مرد زندگیه؟!
نامزدت یا پول نداره
یا اگه داره تو این وضعیت اقتصادی نمیخواد هر خرجی بکنه
از اون ورم که میگی تو بهش تشر میری
یجورایی هم نمیتونه جلو بکشه هم نمیتونه عقب بکشه
خودشم مونده
ولی هم خستس هم نگران
بحرحال تصمیم نهایی با شماست
بخوای بمونه یا بره
رابطه داشتید؟.
خب شاید بنده خدا نتونه به قولاش عمل کنه شرایط اقتصادی سخت شده یکم منعطف باشید زندگی با گذشت فقط دوام داره
ببین الان همه میریزن سرت ک حق داری و ازشوهری ک بدقوله جداشو و فلان. همه مردا قبل ازدواج خیلی بیشترازما خانما رویا دارن. و قولشم میدن (نمیگم درسته بله قول دادن اشتباهه) اما خودشونم دوس دارن اون قولا رو عملی کننا اما وقتی وارد زندگی میشن میبینن بهمین راحتیا نیست ومیشن بدقول. بنظرم درکش کن باهم زندگیتونو بسازین..درسته هممون دوس داریم برامون بهترینارو انجام بدن اما یه عیدی و ...ارزششو نداره زندگیتوبهم بزنی. اینهمه فاصله اصلا خوب نیست عاقبت خوبی نداره. بهش بایه بهانه ای زنگ بزن وبگو بیاد
تا عروسی نکردی و بره و ی سال بهت زنگ نزنه جدا شو
اگه هم میخای ببخشیش با تعهد و شرط و شروط والا بعدا روزگارت سیاه میشه
وقتی هم بخشیدی خودتم اصلاح کن و رو رفتارات تجدید نظر کن آدم ها رو جون به لب نکنیم
شاید نداره نمیشه که سرشو ببری اگه میشه ببر ولی عروسی نکن
خانمها این چه فرمایشی است! مگه قبل عقد از درآمد و سرمایه خودش خبر نداشت!؟؟
الکی قول داده؟؟
اگه اول داشته اما حالا به دلیلی نمی تونه انجام بده باید مرد و مردانه بیاید و شرایط جدید را توضیح بده. نه اینکه بیخبر قهر کنه!! کاملا بی احترامی کرده هم به خاطر قهر هم یواشکی رفتن!
