عصری خانواده شوهرم جم بودن خونه خاهرشوهرکوچیکم که منم خیلی وقته نرفته بودم .من زنگ زدم مادرشوهرم کجایی گفت اینجاییم بیاین .بلافاصله خاهرشوهر زنگ زدکه پسرت سرفه میکنه نیاین بچه های منم میگیرن .اینم بگم بچه کوچیکش دوماهشه .منم باهاش بحثم شد چون طرزگفتنش خیلی بد بود.باید یواشکی پیام میداد کسی نفهمه نه اینکه پیش بقیه دادبزنه بامن بحث کنه.😒
اینم بگم من هیچوقت دوست ندارم برم فقط پسر کوچیکم اسرار داره بریم
حق داره
نوزاد داره
یکم بد گفته
شاید چون دلخورین ازش فکر میکنید بحث کرد
شما خودت باید اینو درک میکردی که نری
بچه مریض بود واقعا میرفتید؟خوب خود ادم ببینه بچش سرفه میکنه نباید بره،
😐😐 واقعا دوست داری بری تو این محیط
من بودم خودم اصلا نمی‌رفتم
سنگ سنگین تا هزار سال سر جاشه
بد نگفته
و بیمار بودن بچه شما عیب نیست که بخواد در خفا بگه
متاسفانه خیلیا ادب حرف زدن ندارن
وقتی میدونید بچت مریضه خونه کسی نرو مخصوصا اینکه بچه کوچیک داشته باشه
میگفتی عزیزم من خودم جایی کار دارم نمیتونم بیام بدون بحث و جدل
احتمالا پیش اومده که قبلا بچه مریض بوده بردی بچه های بقیه رو هم مریض کرده.
البته کار ایشونم زشت بوده
طرز گفتنش درست نبود. ولی خودت سعی کن وقتی بچه ات مریضه جایی که بچه کوچیک دارن نری.
من خودم رعایت میکنم ولی متاسفانه زنداداشم هرسری که بچه هاش مریضه میاد و بچم رو درگیر مریضی میکنه . نمیدونم از عمد میکنه یا نه. درصورتیکه وقتی بچه من مریضه و میخواد قرار بذاره میگم بچم مریضه کنسل کنیم تا بچه هات مریض نشن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز