من روان شناسم یکروز که ازسختی های کار ومحیط کار می نالیدم یکی از استادهامون بهم گفت توبه خداتوکل نداری
گفتم اه من حجاب دارم خداراقبول دارو روزه میگیرم و....
اما تهش بعد دوسه روز فهمیدم که توکل واقعی یعنی اینکه حتی توسختی ها یادت نره خدا هست وهیچوقت ناامید نشی
ازاون روز به بعد تحمل سختی های کار برام راحت ترشد
رفته رفته اعتماد به نفسم رفت بالا و الان از هیچی تومحیط کار اشفته نمیشم چون میدونم میگذره ومیرهذو اونقدر اهمیت نداره خودمو به هم بریزم