2777
2789

امشب فکر میکردم یاد حرفی که بهمون زد افتادم منو رفیقم جلو مینشستیم یه روز گوشی بردیم سرکلاس زنگ تفریح بود پاهامونو دراز کرده بودیم رو میز داشتیم بازی میکردیم این یدفعه اومد داخل مجبور شدیم سریع بزاریم داخل میز 

مارو برداشت برد دفتر هرچقدر گفتیم ببخشید قبول نکرد 

به یکی از بچه ها گفتم گوشی منو رفیقمو برداره قایم کنه داخل میزه 

رفتیم دفتر مدیر اومد کتک کاری معاون ها یه جور بد نگامون میکردن مارو بردن میگفتن اخراج بزور و واسطه یه برگه امضا زدیم یکی از معاون ها برگشت گفت شما خجالت نمیکشید دستتون تو شلوار همدیگست😰 منو رفیقم یدفعه برگشتیم همدیگه رو نگاه کردیم ما خیال میکردیم بخاطر گوشی اینجوری میکنن نگو اینا فکر کردن ......🥺

خیلی اوضاع بدی بود تا اون موقع هرچی گفته بودن چیزی نگفتم اما شروع کردم دادو بیداد که چطور خجالت نکشیده این حرف رو زده حتما خودتون داخل دفتر همچین کاری میکنید😅 

منو رفیقم تا یه مدت از هم خجالت میکشیدیم اومدبم سر کلاس به بچه ها گفتیم انقدر ناراحت شدن انظباط منم داد ۸ خیلی معدلم اومد پایین نمیبخشمشون😭





بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

😂عجب مغز منحرفی داشته لعنتی

واقا ما خودمون چند لحظه تو شوک بوذیم انگار بهمون برق وصل کردن😂 ولی دوتامونم گفتیم اون دنیا حساب میکنیم باعث شد تمام مدیرو معاون ها دربارمون یه جور دیگه فکر کنن

بیمارن واقعا 

ما اردو رفته بودیم چند روز 

 تخت ها دوطبقه بود

می‌رفتیم روی تختا می‌نشستیم حرف میزدیم

معاونمون می‌گفت برقارو وقتی خاموش کردیم روی تخت کنار هم نشینید حرف بزنید🫤

وَالضُّحَی (سوگند به روزِ روشن)وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَی(و قسم به شب هنگام آرامش آن)مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَی(که پروردگارت هرگز تورا ترک نکرده و با تو دشمنی ندارد)🩵

واقا ما خودمون چند لحظه تو شوک بوذیم انگار بهمون برق وصل کردن😂 ولی دوتامونم گفتیم اون دنیا حساب میک ...

پروف خودتی؟ 

 https://abzarek.ir/service-p/msg/2252275                             بیا قرارمان این باشد سبز بمانیم در میان هزاران تاریکی 🌱 کاربری از ۰۳/۰۳ دست ینفر دیگس 🫠 

هنرستان بودیم،ی اکیپ شر توی کلاس داشتیم خیلی چفت هم می‌نشستند....معاون مون پیر زن بود،اومد جلوی همع ...

اه اه حال آدم بهم میخوره کلا چند ماه قراره شاد باشن بدبختا اونم بهشون یه ننگ میچسبونن زهرمارشون کنن اگه غیر دولتی باشه مثل چی مواظب حرفاشونن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792