2777
2789

سلام دوستان من چند ماهی میشه از تو اینستا با یکی آشنا شدم بعد من قبله ای آدم با چند نفر بودم ولی عاشقشون نبودم الان عاشق این پسر اما شانسم نمی‌دونستم که آشنا هست و خانواده هامون همو میشناسن یعنی فقط خودم قبلا نمیشناختمش و اگر بفهمند با آشنا رل زدم میکشنم نمی‌دونم چکار کنم دوست ندارم کات کنم

خب نزار بفهمم ب پسره هم اصلا نگو ک فامیلیم که بعدا اگ ی موقع کات کردین بخواد خرابت کنه یا دستت حرف بزنه سیاست داشته باش

کلا اروممم ولی تو تاپیکم بخوای سر ب سرم بزاری میشورم میزارمت کنار

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب نزار بفهمم ب پسره هم اصلا نگو ک فامیلیم که بعدا اگ ی موقع کات کردین بخواد خرابت کنه یا دستت حرف ب ...

خودش بهم گفت فامیلیم بعد من دوست ندارم کات کنم دوست دارم باهاش ازدواج کنم

با آشنا رل زدن خیلی اشتباهه... من خودم یه دختر بزرگ دارم که باهاش دوستم... بعد خب هر چیم میشه برام تعریف میکنه یه چند باریم تو اینستا با چند نفر آشنا شد که دید بدرد نمیخورن بلاکشون کرد 

یه روز با دخترم رفته بودیم هیت (دو سال پیش) بعد چند روز گفت مامان یه پسره تو اینستا بهم پیام داده که انگار آشناس و منو میشناسه.. خب منم خودم ازدواجم سنتی بوده و اصلا سردرنمی اوردم از این چیزا... گفت پسره بهم گفته اون روز که اومدی هیت دیدمت و آیدیت رو از دخترای محل گرفتم... خیلیم خودشو خوب نشون میداد... بعد هر دو شونم اون موقع 18، 19ساله بودن... یه دلشوره ای به جون من افتاد که نگو... هی فکر و خیال که نکنه به بقیه ی پسرای محلم بگه که من به دختر فلانی دوستم.. یا.... 

تا اینکه با دخترم کلی حرف زدم گفتم مامان جون این پسره هم ما رو میشناسه هم میدونه خونمون کجاس پس اگه تو رو واقعا بخواد پا پیش میزاره و اینا.... بعد دخترمم بهش گفته بود من دوست ندارم با پسرا چت کنمو اینا....پسره هم چند باری دوباره پیام و التماس و در آخر بلاکش کردیم... بعد از اون جریان من یکم تیز شدم رو این پسر ببینم چجور پسریه... دیدم سر کوچه وایمیسته و مزاحم دخترا میشه یه پسر علاف و دختر باز... بعد از گوشه و کنار شنیدم که با همه ی دخترای محل خاطره داره.... تازه جریان همون دو سه روز حرف زدنش با دختره منو به پسرا گفته بود😐چون وقتی با دوستاش از کنار ما رد میشدن پچ پچ میکردن و ما رو نگاه میکردن و میخندیدن💔الان میگم خداروشکر نزاشتم ارتباط داشته باشن با هم خیلی ریسکه 



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792