پشیمونم که حرف مامانمو گوش نکردم و تو سن کم ازدواج کردم ولی خب چه فایده... 🙂 بیشتر از جونم دوسش دارم اما دیگه رفتاراشو نمیتونم تحمل کنم کلی درس بخون رشته دلخواهتو قبول شی شوق دانشگاه رفتنو داشته باشی اخرشم واسه دانشگاه رفتن خونمو تو شیشه کرد هر روز گیر الکی و بهونه گیری شکاکیم بهش اضافه شده حتی دیگه نمیزاره تنهایی خونه مامانم یا داداشم برم. رسما ت خونه زندانیم هر بحثیم میشه میگه نمیرارم دیگه درستو ادامه بدی و فلان میکنم تا من کوتاه بیام و دیگه چیزی نگم💔 تحصیل کردس ولی مغزش و افکار و عقایدش زنگ زدس امشبم سر کار بود زنگش زدم گفتم میخوام برم پیش مامانم گفت نرو فردا خودم میبرمت ولی رفتم وقتی اومد خونه بش گفتم که رفتم دعوا بالا گرفت منم حرف طلاق و جداییو زدم و زد ت گوشم💘ب غلط کردن افتاده ولی هیچ جوره نمیتونم ببخشمش و درکش کنم احساس میکنم حرمت بینمون شکسته شده 😭😭ه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
چندساله ازدواج کردی؟اول اینکه به هیییییچ عنوان کوتاه نیا تا یه حدی یه مرزی بزاری دیگه نتونه زور بگه دوم به هییییییییئییییییچ عنوان فعلا بچه دار نشو اصلا و ابدا سوم اینکه بهش فرصت بده خودشو نشون بده اما بهش نگو فرصت بهت میدم که فقط یه تایم کوتاهی اینکارو بکنه حتما حتما حتما مشاوره برو مشاور درست حسابی باهم برید خودت با سیاست اعتمادشو جلب کن و سعی کن بیاریش تو راه اگه خوب شد که هیچ اگه بازم تکرار کرد و بدتر شد اونوقت بنطرم برو خونه پدرت تا تکلیف مشخص بشه ولی الان حالا بلاخره اوایل زندگیه 0ون دوسش داری براش تلاش کن ببین درست میشه طلاق دیگه اخرین مرحلس
چقد خوب عزیزم..اگه واقعا بشه وضعیتو درست کرد راه حل مناسب تری نسبت ب طلاقه
نمی دونم شاید مر د ها با هم فرق داشته باشن.ولی من هر چی بهم گفت لج نکردم حرفش گوش دادم بعد از سه سال به خودش آمد گفت چقدر تو فداکاری کردی برای زندگی مون با این که تمام حرف هام زور بود .الان خیلی اخلاق ش خوب شده.همه تعجب کردن.چون که همه منتظر بودم من جدا بشم .یه جاری داشتم اونم اخلاق براذر شوهرم مثل همسرم بود مقابل شوهرش قرار گرفت لج کرد بعد چند سال زندگی طلاق گرفت