تقریبا یه ماهه همش میترسم اگه مردم شهر خودم خاکم نکنن
دیشب دیگ شوهرم زد ب در شوخی که ن من اجازه نمیدم باید شهر خودم خاکت کنن
منم گریه میکردم عین چی که ن من میخوام شهر خودم باشم
من شهر شما کسیو نمیشناسم
بعد کسی نمیاد سرخاکم برام فاتحه بخونه
حتی الانم که دارم میگم خیلی غصه‌م میشه برا خودم 😪
هوفف
نکنه واقعا میخوام بمیرم😂
شمایی که شهر دیگ ازدواج کردین از این ترسا داشتین
😐😐قفک کن مهاجرت کردی🤌🏻
من شهر خودمم خاکم کنن کسی سر قبرم نمیاد.
من میترسم موقع مرگم پریودنباشم یاهم بدنم شیو کرده نباشه
من برام فرق نداره ی جا ی بلوک بذارن بالا سرم خاکم کنن اخه چ فرقی داره تا زندم خوش باشم بعد مرگم اصن اتیشم بزنن
بیخیال بابا. زنده ای زندگیتو بکن.
دیگه فکر کن اونایی که بچه هاشون رفته جبهه و حتی جسدشون هم برنگشت چه حالی ان
یا اینایی که جنازشون دست مادرشون نمیدن 😥
چه اهمیتی داره آدم بعد مرگش جسمش کجا باشه من که همیشه گفتم اصلا برام مهم نیست خاکمم نکردین شهرداری میاد یه جا چالم میکنه😂
مهمه مگه کسی بیاد بالاسر قبرت یا نه
برا من مهمه خودم آدم خوبی باشم .یه همچین داستانی درستش و دقیقش رو یادم نیست:
تو زمان پیامبر بعد مرگ یه آدم براش انبار ها خرما انفاق کردن بعد پیامبر گفت اگه خودش زنده بود و به اندازه اون رشته باریک وسط هسته خرما انفاق می کرد بهتر بود
بعدش هم خدا می بینه که یه بنده اس کسی رو داره براش دعا بخونه یکی نداره حواسش هست از دور هم میشه فاتحه خوند
