یه کارایی از همسرم باعث شده بهش شک کنم
دیگه الان به کوچکترین تماس تلفنی به هرچیزی شک دارم(حتی بهم ثابت میکنه)ولی دفعه آخرم نیست و بازم ادامه داره و همش در حال بازجوییم ،،،آخه اونم چقد ثابت کنه میترسم خسته بشه،
خیلی برام سخته با این حجم استرس میترسم بلایی سرم بیاد،
چیزی که اعصابمو بهم میریزه اینه که حس میکنم ازم سو استفاده میشه
بنظرتون من بدبین و شکاکم یا اون حرکتش باعث شده من اینجوری شدم؟
من قبلا شک میکردم ولی انقدر حالم بد نبود الان به حد بالایی رسیده و زندگی برام زهرمار شده
شوهرم میگه من شخصیت پارانوئید دارم ولی خودم اینجوری فکر نمیکنم چون پارانوئید به هرچیزی بدبینه ولی من فقط در این زمینه که به شوهرم شک میکنم بقیه چیزا مهم نیست برام،،
چیکار باید بکنم؟اگه کاری هست که آرومم کنه بگین بهم حالم واقعا بده