من تو فکر خودکشی هستم واقعا از زندگی خستم
چرااا
چرا عزیزم - مجردی یا متاهل
اومدم از شما کمک بگیرم که زندگیمو ادامه بدم یا نه
منم مثل توام
فکر کردن بهش شاید ساده باشه حتی به زبون آوردنش ولی عمل کردن بهش مهمه که اونم دل و جرات میخواد و واقعا سخته کار راحتی نیست
تو دیگه چرا به نظر من اصلا ایده خوبی نیست
اتفاقا من هر شب بهش فکر میکنم و گاهی میگم پاشو همین الان فکر نکن بهش انجام بده ولی نمیشه
وقتی کامل به بعدش فکر میکنم میبینم اوضاع خیلی خیط میشه پس ترجیح میدم زندگی کنم
شاید امروز بد باشه ولی قرار نیست همیشه اینجوری باشه روزایی هم هستن که خوبن
فقط یه چیز بگم
معلوم نیست واقعا به ثانیه بعد چه اتفاقی میخواد بیفته خدا جوری میچینه که خودت هم سوپرایز میشی
من فقط دارم به این فکر میکنم یهو قرارع یه چیزی بشه که همه چی کلا تغییر کنه و با همین فکر دارم زندگی میکنم
من که دلشون ندارم و میگم بدترین کاره
تو بجای اینکه اینکارو کنی سعی کن جور دیگه زندگی کنی
دنیا خیلی بزرگه کلی هر ثانیه داره اتفاقات مختلف میفتع
فقط کافیه ما آدما خودمونو محدود نکنیم
تو وقتی تو یه مسیر قرار میگیری تازه متوجه میشی چه چیزا تو همین مسیر بوده که اگر پاتو توش نمیزاشتی اصلا نمیدونستی وجود داره
خانوادم درکم نمیکنن ولی ای کاش فقط این بود من یه برادر دارم که به خاطر اینکه یه حرف راست و بهش زدم میخواست منو بکشه واقعا هم داشت اینکارو میکرد حالا من اونجا دارم جون میدم مامانم عین خیالش نیست حالا به جای اینکه من قهر کنم رفته تو اتاق درم بسته که مثلا قهره ولی تمام ماجرا این نیست
همش دارن بهم میگن من اوضاع زندگیشون رو بهم ریختم بعد از اون قضیه که داداشم میخواست یه بلایی سرم بیاره من میخواستم برم بیرون ولی مامانم اصلا براش مهم نبود پاشد خیلی ریلکس رفت تو اتاق من خیلی دلم شکست وقتی دیدم من که دخترشم براش مهم نیستم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
