من دوران دبیرستان یه دوست داشتم ک ازدواج کرد این رفت شهر شوهرش یه روز گف میام مدرسه دیدنتون منم خوشحال شدم گفتم داره میاد یه چیزی یادگاری بدم بش
دوستم رسمه شونه زود ازدواج میکنن زودم بچه دار میشن
منم گفتم یادگاری یه جفت کفش بچگونه بدم روشم نوشتم
تقدیم ب دخمل فلانی جون از طرف خاله جمانه❤️🥰 دوستمم وقتی کادو رو باز کرد کلی خوشحال شد و خندید.
بعد یه چهار پنچ ماه شوهرش تصادف کرد و فوت کرد
حالا من خودمو بابت اون کادو لعنت میکنم میگم حتما الان از من متنفره 💔🥺 حالا من موندم چیکار کنم عذاب وجدان دارم