چه قدر استرس الکی داری دختر
من برات بگم از خودم ببینم دیگه شما امیدوار میشی
ببین من اولین حاملگی سقط شد ۴۰ روزه
دومی ۳ ماهگی قلبش ایستاد سقط شد بماند دردسر واذیتهاش
سومی که دخترم هست الان ۵ سالش سر اون رحمم باز شد ۱۶ هفتگی عمل سرکلاژ شدم قبلش همش خونریزی داشتم
دیگه استراحت مطلق بودم تا ۹ ماه و اینکه فقط ذسشویی فرنگی میرفتم و حمام رو یه چهارپایه مینشینم مادرم لیفم میکرد خیلی مواظب بودم هرمز دو تا آمپول دور ناف میزدم هفته یه دونه آمپول عضلانی برای سقط نشه و هر شب شیاف پروژسترون
بماند ۴ ماه اول ویار وحشتناک داشتم و چه اتفاقاتی برام افتاد ولی الهی شکر تو ۳۸ هفته سزارین شدم دخترم عین فرشته تپلی سفید خوشگل بود باورم نمیشد بچه منه😄
و سیسمونی منم حسرتش داشتم ولی همش آنلاین سفارش دادم انقد لذت داشت که نگم برات تازه کلی الکی خریدم گفتم چه اشتباهی کاش فقط دو دست بیمارستانی میخریدم بقیش حضوری خریده بودم
خلاصه الان بعد ۵ سال باردار شدم و متاسفانه در همون حین که فهمیدم باردارم پدرم از دست دادم ناگهانی و ضربه بدی خوردم ۳ ماه اول هم غمدار بودم هم ویار وحشتناک با دارو اعصاب روز شب میکردم تا دیگه وارد ماه ۶ شدم بهتر شدم و تونستم رو خودم کنترل داشته باشم هر چند از درون داغونم ولی الهی شکر سر این بچم سرکلاژ شدم ولی قشنگ از ۵ ماهگی همه کارام خودم میکنم بیزون میرم جارو ظرف شستن یعنی بهت بگم فعالیت وحشتناک بالاست چون وسواسی هستم 😄 الهی شکر دیگه ۱ ماه مونده فقط دعا میکنم سالم بیاد شما ببین بقیه این روزا رو گذروندن استرس داشته باشی میگذره پس سعی کن کنترل کنید