2777
2789
عنوان

خواستگار خواهرم غیب شد

591 بازدید | 35 پست

مدتی بود با هم اشناشده بودن، میگفت عاشق خواهرمه خواهرمو دوست داره، همون اول به خواهرم گفت قصد ازدواج داره، من،بابا مامان همه در جریان بودیم، اونم میگفت خانواده اش در جریانن، خواهرم رفته رفته دلبستش شد، دوسش داشت. اونم هر روز میگفت که لحظه شماری میکنه کاراشون انجام شه که ازدواج کنن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تو مدتی که با این پسره آشنا شده بود چندتا خواستگار خوبم داشت خیلی خوب ولی پسره به خواهرم میگفت رد کن ...

اگر موقعیت خوب بوده و اون پا پیش نذاشته باید دوست پسرو دک میکرد و به فکر خودش میبود والا

https://www.mp4.ir/Video?Watch=293163-105071277

یارو رسما روانی بوده

راهشون دور بود

گفت یه جلسه میاییم خواستگاری نامزدی، خواهرم لباس خرید، ما خونه رو مرتب کردیم و منتظر بودیم، که مثلا هفته آینده بیان با خانواده اش

راهشون دور بودگفت یه جلسه میاییم خواستگاری نامزدی، خواهرم لباس خرید، ما خونه رو مرتب کردیم و منتظر ب ...

آخ چه بد.خب؟چطور غیب شده

یه صلوات برا امام زمانم میفرستی؟          گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین،خانه آباد شدم من اُوون آباد حسین
خواهرم میگه یه شب کلی باهم حرف زدیم خندیدیم در مورد مراسم هفته آینده حرف زدم صب پاشدم دیدم از همه جا ...

واااا یعنی چیز دیگه ای ازش نداره؟شماره خواهر مادری آدرسی چیزی

یه صلوات برا امام زمانم میفرستی؟          گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین،خانه آباد شدم من اُوون آباد حسین
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792