2777
2789
عنوان

تنفر بی دلیل از خانواده همسر

449 بازدید | 26 پست

مامان من همییییشه از خونواده پدرم متنفر بود چون تو سال های اول ازدواج به روش های مختلف اذیتش کردن. خیلی خیلی هم زیرکانه اذیت میکردن. بعدها هم تقریبا باهاشون قطع ارتباط کردیم. این تنفر در حدی بود که هروقت عمه یا پدربزرگم اینا تماس میگرفتن مثلا برای احوالپرسی تو خونه ما تنش و درگیری به وجود میومد. خلاصه تمام طول عمرم من با این تفکر بزرگ شدم. هنوزم اسمشون میاد تپش قلب و استرس میگیرم. حالا همین باعث شده من بی دلیل از خونواده همسرم متنفر باشم.بنظرتون چیکار کنم؟

الهی،،،،، نگاهی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همسرم هم بارها باهام صحبت کرده که چرا از خونواده ش متنفر هستم چرا ارتباط نمی گیرم یا جواب زنگ نمیدم و…..

این موضوع واقعا داره اذیتم میکنه. بی دلیل ازشون متنفرم و دلم باهاشون صاف نیست. همسرم تمام محبت هاشون رو بهم یاداوری میکنه همون لحظه با خودم میگم اره راست میگه ها اما از فردا همون اش و همون کاسه ست

الهی،،،،، نگاهی
منم از خانواده شوهرم متنفرم. به مادرتون هم حق میدم.

منم 

البته از شوهوههم

اگه تونستم کمکت کنم یا خندرو رو لبات اوردم از ته دلت برای زندگیم خوشبختیو بخواه💔⚘ ممنون میشم.....بالاخره منم یه روزی میام تایپیک میزنم عکسه خونمو میزارم 🤗 میگم این همون خونه ایی که یه عمر ارزوشو داشتم یه سقفی واسه خودمون باشه.
خانواده همسرت خوبن؟

قبلا باهاشون تو یه شهر بودیم و کاری نداشتن و رابطه محترمانه ای داشتیم الانم که کشور دیگه هستیم. همسرم فقط گاهی میگفت اگه میتونی بهشون زنگ بزن 

الهی،،،،، نگاهی
همسرم هم بارها باهام صحبت کرده که چرا از خونواده ش متنفر هستم چرا ارتباط نمی گیرم یا جواب زنگ نمیدم ...

ببین نمیدونم چندسالته . اما دقیییقا شبیه همینی ک گفتی رو دارم جلو‌چشمم. الان داره با ی بچه کوچیک جدامیشه یعنی شوهرش دیگه نمیخوادش نمیییتونه.‌یکی از دلایلشم همینه. 


parasoo1989@

هروقت همسرم کارهاشون رو بهم یاداوری میکنه عذاب وجدان میگیرم گریه میکنم اما دلم صاف نیست باهاشون. واقعا عذاب میکشم

حتی در حدی که اسمشون رو با لحن بدی به همسرم میگم

مثلا میگم مامان جونت اینا

الهی،،،،، نگاهی
قبلا باهاشون تو یه شهر بودیم و کاری نداشتن و رابطه محترمانه ای داشتیم الانم که کشور دیگه هستیم. همسر ...

خب خیلی از هم دورین اصلا لازم نیست بی دلیل باهاشون بد باشی گاهی اوقات با پیام و زنگ جویا احوالشون باش 

اگه کلا بی خبر باشی ازشون اونا هم راجب شما بد فکر میکنن و الکی گارد میگیرن

ببین نمیدونم چندسالته . اما دقیییقا شبیه همینی ک گفتی رو دارم جلو‌چشمم. الان داره با ی بچه کوچیک جدا ...

همسرم توقع زیادی نداره واقعا. اینو میفهمم و میدونم مشکل دارم و ریشه مشکلم کجاست اما نمیدونم چرا رفتارم رو نمی تونم عوض کنم. هر حرکتی میکنن رو میگم حتما منظور بدی داشتن. همینم رو رابطه مون تاثیر گذاشته و بخاطر همین تاپیک زدم اصلا

الهی،،،،، نگاهی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز