نمیدونم کدوم مشکلمو بگم من ازدواج دوممه این ازدواج اولش یدونم بچه داریم ۵ ماهشه همیشه میگه نمدونم تو طلاق گرفتی ی بار. میگم نمیدیدی من مجبورت نکردم ک باهات باشم خودت خواستی دگ خانواده هامون مخالف ازدواج مابودن ولی ما ب حرفشون گوش ندادیم هرروز ی جور نگام میکنه بهم فک میکنه مثلا خودش از من سره گاه میگه پوستت سیاهه نمدونم جوش میزنی خودمونم هم پیش خانوادش میشینیم مادرش همه جوره اذیتم میکنه این با حرف مامانش از ی طرفم این اذیت میکنه.کلا هرچی داره برای خانوادش خرج میکنه وقتی میگم پول بدم میگه ندارم ولی برای خانوادش اصن نمیگه.میگم منو ببر دکتر میگه نمیتونم ببرم برو خانوادت ببره ماهی ی بار میره حموم کلا رابطه نداریم انگار هم خونه ایم فقط.الانم خونه پدرمم اینجایین بقشو بگم
طلاق بگیر 😐😐😐😐😐😐
بگو عزیزم
طلاق بگیر/:
دوروز پیش رف بازار خونه ما توروستا میشه گفتم برای بچه سرلاک بگیر گفت دوتایی میریم میخریم قرار شد فرداش بریم ولی نرفتیم شغلش دامداریه شبامیمونه کوه
قبل اینکه حامله بشی و بچه دار بشی تاپیک میزدی الان دیگه بگیم طلاق بگیر با بچه میگیری؟؟
گذاشتی لایک کن
اون شبم رف کوه باز نرفتیم گفتم منو ببر خونه پدرم دلم گرفته همش خونم اینم برد گف فرداباز میریم میخریم
من خونه پدرم بودم زنگ زد کلید ماشینام کجا گفتم توکمد خانوادشو باز برد بیرون انگارمن وجود ندارم موقع برگشتن از بازار زنگ زد بیا جلوی در بریم گفتم بیا شامو اینجا بخوریم بریم گف تنها نیستم دیدم صدای خانوادش اومد منم گفتم پس چرا وقتی من میگم منو ببر دکتر یا ببر برم چیزی بخرم نمیبری تلفن روش قط کردم اونم دگ زنگ نزدمنم دگ نزدم اصن الان واقعا خسته شدم بخدا میخام تموم شه بااینکه ازدواج دوممه ولی خانوادم میگن ن تموم نکن
چه شرایط سختی داری ولی با وجود بچه شرایط یکم فرق میکنه. نباید زود جدایی فکر کنی.. باهاش حرف زدی مشاوره اینا رفتی ؟ همسرمنم دیر ب دیر حموم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
25 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
