شده در اوج جوانی با همین چهره شاد
تا گلو پیر کسی باشی و قسمت نشود؟
شده زنجیر کسی باشی و قسمت نشود؟
روح و تصویر کسی باشی و قسمت نشود؟
رام و تسخیر کسی باشی و قسمت نشود؟
میشود با همه ی ریشه و رگهای تنت
سالها گیر کسی باشی و قسمت نشود؟؟؟
شده آیا وسط سجده خود ناله کنی؟
و خدا هیچ جوابی به دعایت ندهد؟
شده آیا گله از جان به خدایت بکنی؟
و فقط هی نشود هی نشود هی نشود؟؟؟
شده آیا که نفهمی که چه دردی داری؟
من پریشان تر از آنم که تو میپنداری...