بچه ها من تو خوزستان بندر ماهشهر زندگی میکنم اونجا شرکت زیاد هست ولی باید پارتی کلفتی داشته باشی بیارنت سرکار حتی کار کارگری هم آشنا میخاد شوهرم خیلی داره تلاش میکنه فقط کار بنایی اینجا آشنا نمیخاد که اونم درآمد خوبی نداره برای کار حتی واسه شهرداری اداره‌ها همه جا رفت برای کار نامه از امام جمعه شهرمون برد ولی بی فایده هست همش میگن نیرو نمیخوایم همشم دروغ اگه آشنا بود زود استخدام میشد واقعا خسته شدم خانواده شوهرم هم دو سه تا حقوق دارن هم حقوق بازنشستگی پدر شوهرم هم زمین کشاورزی دارن خرما و بامیه اینا میفروشن هرسال خواهر شوهرم معلم هست میگن نداریم و تا الان هیچ کمکی به ما نکردن شوهرم هم چیزی نمیگه بشون اینقدر منو دق میده همش واسه خواهرای ترشیدش مونده هرچی دارن آشنا هم زیاد دارن برا کار ولی بهش اهمیت نمیدن بخصوص مادرش واسه کسی رو نمیندازه برا کار شوهرم داییای شوهرم همشون تاجرن ولی خیلی بی اهمیته همش نگران دختراشه و اینم بگم داداشم با دختر خواهر شوهرم ازدواج کرده خواهر شوهرم هم اشنا و پارتی کلفت چندجا دارن ولی میره داداشم رو معرفی میکنه برا کار اسم شوهرمو نمیاره اگرم بیاره اهمیت نمیده بیشتر دنبال کار خوب واسه داداشم هستن اینقدر ناراحت میشم شما بودین چه رفتاری با خواهر شوهرتون داشتین واقعا منو شوهرم کسیو نداریم شوهرم چندبار خواهرشو دعوا کرد سر این موضوع بهش میگه بجای اینکه منو واسه کار معرفی کنی میری اسم اونو میدی و واسش تلاش میکنی پس کی پشت منه اگه خواهر برادرم خانوادم برام کاری نمیکنن از این طرف نمیدونم کجا بریم که کار باشه و مهاجرت کنیم خونه ای که هستیم هم زیاد قیمتش بالا نیس بریم شهر دیگه اصلا هم نمیدونیم کجا بریم که کار باشه
انشالله یه کار خوب گیرش بیاد
میگن یزد کار زیاده، نمیدونم والا
شما هم لیاقت نداری
بدون خیلی بیشعوری که به هم جنس خودت میگی ترسیده
بی عرضگی همسرت رو پای بقیه نذار
مگه همه پشتوانه دارن
ادم پرتوقع
دقیقا ماهشهر باید پارتی داشته باشی که اگر بری داخل ، حقوقشون خیلی خوبه بالای ۳۵ ت
تهران کار زیاد ولی حقوق کم داداشم ۸سال اونجاست ماهی ۱۵بهش میدن بعد الکی به نظرم خودوو واسه شوهرت زجر نده به خدا همین شوهر طرف خواهر ومامانش بیشتر در ایندا داره
شوهرت بره عسلویه و یزد تو فعلا باهاش نرو وقتی کار پیدا کرد برو پیشش
اکثرا از خوزستان برا کار اومدن اصفهان شمام مهاجرت کنید بیاید اصفهان خونه اجاره کنید و کار کنید
خواستم بهت حق بدم و همدردی کنم ولی تا تهش نخوندم . ینی چی ب خواهراش میگی ترشیده!!!
ضمنا از قدیم گفتن
گویند پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
چون وضع اونا خوبه ک نباید وظیفشون بدونید کمک کنن
عزیزم ترشیده حرف خوبی نیست دلتو صاف کن توکل کن بخدا
از بقیه توقع نداشته باش چرا همش دنبال استخدامی یه کارآفرینی راهربیندازید
خوب شهر دیگه دنبال کار بگردید پیدا شد یه مدت همسرت بره خوب بود کلا جمع کنید برید
شوهرت کاری باشه الان کل ایران می‌گشت دنبال کار شوهر منم منتظر بود یکی براش کار پیدا کنه دیوار نصب کن کل شهرها بزن کار زیاده
چکی جنس بیاره بفروشه بعد پولشو بده
مثلا مواد غذایی یا ابمیوه شرکتی و اینا(شما تو شهر گرمسیر هستید ابمیوه فروش خوبی میتونه داشته باشه)
اینطوری به مرور کارش رونق میگیره دست و بالتون باز میشه ایشالا
