ی پسر ک ی ۱۵ساله معتاده حالا باجزئیات نمیگم ک چیشده وو اینا..۴۱سالشه.
بعددندون ک تو دهنش نداره حتی دندونا جلوشم خرابه ...
خ لاغره اما الان فککنم قرصای چاقی گرفته میخوره...
بعد من نمیتونم فراموشش کنم همینجور بمن بی احترامی میکنه بدبینه فک میکنه هرچی تودش میگه درسته
نمونه حرفاشو ببینید دقیقا همینه کپیش کردم
:ریدم تو حلق تو با ادبت<<<
دوسش ندارم اصن گاهی حالم ازش بهم میخوره ...خیلی بیشعوره ب همه کسو کار من توهین میکنه خودشونم ۵نفرن تو خونه موندن نمیتونن ازدواج کنن
ناحق حرف میزنه تهمتای خیلی ناحقی به همه کسم میزنه تودمو تحقیر میکنه درصورتی ک ما خانواده خوبی هستیم و تو شهر خودشون بهترین خاستگارو داشتم من چیکار کنم چجوری اون اشغالو از ذهنم بندازم بیرون
هر کار میکنم ی مدت خوبم باز وسوسه میشم پیامش بدم جون مادراتون کمکم کنید من چیکار کنم