مادرشوهرم جدیدا ازدواج کرده بعد الان برای اولین بار با شوهرش اومده خونمون
شوهرشم غیر چیزای خوبی که داره اما امروز فهمیدم خیلی هیزه
منم چون فهمیدم حجابمو بیشتر کردم چون خیلی نگاه میکرد
بعد تو اتاق بودن شنیدم مادرشوهرم داره منو تخریب میکنه جلو شوهرش که من بدم میاد از ادمایی که از تنبلی چاق هستن مثل عروسم اینجور ادما بی عرضه ان و. ..خیلی چیزای دیگه
حالا من
هم شاغلم هم باشگاه میرم هم دانشگاه میرم هم کلاسای متفرقه چاقیمم بخاطر کم کاری تیروئیده که دارم
خیلی ناراحت شدم..انقد که حتی دلم نمیخواد دیگه غذا درست کنم
دلم میخواد بندازمشون بیرون